به نـام خــدای مهربـــان
"در مقام پذیرش"
اگر کسی از اطرافیانتان گفت که میتواند بنویسد، حرفش را باور کنید! راستش نوشتن آنقدرها هم سخت نیست؛ بلکه خوب نوشتن سخت است و باورپذیر نوشتن سختتر از آن. اینکه کسی بتواند داستانی بنویسد که خواننده صحنههای داستان را پیش چشمهایش ببیند، یعنی باورپذیر نوشته است.
حالا چطور باورپذیر بنویسیم؟ برای باورپذیر نوشتن بهتر است از تجربههای زیستهمان شروع کنیم. مثلا سعی کنیم شخصیتهای داستان را لابهلای آدمهایی جستجو کنیم که از نزدیک دیدهایم، یا شغلها را جوری انتخاب کنیم که خودمان یا حداقل یکی از نزدیکانمان تجربه کردهاند. برای نوشتن از تجربههای زیستهمان هم باید سراغ احساسات، افکار و رفتارمان برویم. گاهی حتی باید از مسائل شخصیمان بگوییم. اصلا برای متن خوب نوشتن مجبوریم خودمان را بنویسیم. و این میان حتما حرفهایی هست که گفتنش سخت است یا مثلا اتفاقاتی وجود دارد که تعریف کردنش خجالتآور است. اما راستش این افشاکردنِ خود در نویسندگی گریز ناپذیر است. نویسندهها پیش از شروع حرفهای نوشتن باید از ماجرای خودافشایی آگاه باشند و با این حقیقت کنار بیایند. خودافشایی را همه نویسندهها دارند؛ چرا؟ چون از تجربههایشان مینویسند. چون همیشه افکاری هست که از فکرشان سُر بخورد و میان کلماتشان ظاهر شود.
اگر نوقلم هستید خوب است بدانید خودافشایی بخش جدانشدنی نوشتن است و اگر میخواهید حرفهای وارد این مسیر شوید، بهتر است این بخش از نوشتن را با جان و دل بپذیرید...
_نجمه حسنیه_
#داستان
⬇️ما را اینجا ببینید⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5