یکی به پای ترک خورده و پر از تاول/ برای بوسه به پای حسین می‌آید یکی به گردنش انداخته غل و زنجیر/ به نیت اسرای حسین می‌آید یکی به هروله با دسته طویرجیان/ مگر به سعی و صفای حسین می‌آید؟ (مهدی جهاندار) چه سفره‌ها که بینداخت قدر دار و ندارش/ به راه، پیرزنی که نگفت هیچ فقیرم به شوق، کفش مرا واکس زد- که: فرق ندارد /چه از ضریح و چه از زائرش غبار بگیرم (زهرا سپه کار) و نیز این ابیات که حاوی وصف‌ها و تحلیلهای شاعرانه است و به‌عنوان حسن ختام این گفت‌وگو تقدیم می‌شود : اینجا عمود نهصد و هشتاد وهشت است/ تا کربلا زخم تنت را می‌شمارم!‌ پاداش هر چه خستگی، وابستگی شد/ از کربلایت پای برگشتن ندارم‌! (عباس همتی) با آب و تاب، سینه زنان گرم قل قل است/ کتری آب جوش که انگار شاعر است فنجان لب طلا پر و خالی که می‌شود/هر بار گفته‌ای نکند چای آخر است ( میثم داوودی) می‌شود مهمان چشمت اشک، می‌نشیند به سینه‌ات آهی/روضه‌های مجسم راهند، دختران سه ساله گهگاهی ( علیرضا مهران) مثل هر چیز دلم در پی یک همسفر است/ آه اگر اشک عزای تو مرا یار شود (فائزه زرافشان) چه نوحه‌ها که بیایند از تو دم بزنند/ چقدر واژه که هستند راهی عتبات ... تو را چگونه به این بیت‌ها بفهمانم؟ /حسین هستی و یک کربلا پر از حسنات تمام قافیه‌ها را ردیف خواهم کرد/ که شعر را برسانم به موکب کلمات (سمیه تورجی) عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق/ این صدای پای زائران اربعینی است (مهدی جهاندار) کسی که روضه به روضه شکسته پای غم تو /چگونه باز در اندیشه گناه بیفتد؟ (فاطمه عارف نژاد) چون ریشه از غدیر گرفته است عشق ما/ می‌آیم از نجف به سوی کربلا، حسین! (متین بنایی) حالا درون صحن شما ایستاده ام/اشک است پاسخ همه «السلام ها» (زهرا هدایتی)