. سبک 23 ،زمینه،شور آهسته تر، مسمار در محسن من گشته پرپر شیش ماهه که،منتظرم آخر من هم،هستم مادر می بینم که محسن من ازضرب لگد می میره می بینم حیدر کناراین در روضه ها می گیره می بینم به دردای‌ قلب من همگی می خندند عوض خوبی نبی دست علی رو می بندند دیگه مصطفی،حقت شد ادا در راه ولی،محسن شد فدا یاصاحب زمان،عمّ ت شدفدا مهدی جان بیا،مهدی جان بیا یامهدی بیا.......‌. 🌸🌸🌸🌸🌸 قلب حیدر،گشته مضطر رفته تا در ، با چشم تر اسم اعظم ،داره بر لب صبرمحسن،صبرهمسر می بینه که فاطمه پشت در رو زمین افتاده می بینه یک سوم نسلش از لگدی جون داده (باشهادت حضرت محسن علیه السلام یک سوم نسل ایشان قطع شد) این همون پهلوون خیبر و حیدر کرّاره چطوری بین این همه دشمن زهرارو برداره غمگینه علی،از دردجفا بین دشمنا،شدچاره عبا یاصاحب زمان،محسن شدفدا مهدی جان بیا،مهدی جان بیا یامهدی بیا....... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .