. به روی دست من آروم بگیر دارم میرم برات بگیرم آب خدا کنه علی که دشمنت به خواهش بابات بده جواب نمونده جون توی تموم پیکرت چشم انتظار توست به خیمه مادرت لالا علی علی مرو زدست من پرپر مزن علی تویی تمام هست من شرمنده ام پدر سیراب تیر حرمله شدی رو دست من از تیر حرمله جدا شده سرت چشم انتظار توست به خیمه مادرت لالا علی علی علی اصغرم بگو چطور تو رو به سمت خیمه ها برم ای لاله حرم پر پر شدی ز تیر کینه در برابرم شد قاتل پدر نگاه آخرت چشم انتظار توست به خیمه مادرت لالا علی علی +++++++++ تمام حاصلم داره می ره علی اکبر از مقابلم می دونم آخرش عدو میذاره داغ اکبر و روی دلم 2 خدا گواهه که شبه پیمبره عصای دست من علی اکبره علی اکبرم من باغبانم و دیدم به چشم خودگلم از شاخه چیده شد جسم جوان من بر روی خاک کربلا از هم پاشیده شد افتاده رو زمین در خون شناوره عصای دست من علی اکبره علی اکبرم خواهر بیا ببین او می دهد جان و به لب رسیده جان من پا میکشه رو خاک شد اربا اربا پیکر تازه جوان من این صید غرق خون سرو تناوره عصای دست من علی اکبره علی اکبرم +++++++