چه بلایی قراره سرم بیاد؟ نمیخوام اشک برادرم بیاد! چرا باید وسط خیمه زدن صدای ناله مادرم بیاد؟ نگا کن بچه ها ترسیدن حسین همشون تو شک و تردیدن حسین اینا از برگ گلم لطیف ترن تا حالا رو خاک نخوابیدن حسین هنوزم دیر نشده بیا بریم هر جایی به غیر کربلا بریم با تو از اینجا بریم درست تره؟ یا با نامحرما از اینجا بریم خودتم میدونی پا به پات میام مثه سایه دنبال عبات میام مگه زینب میتونه رهات کنه؟ قتلگاهم که بری باهات میام حاضرم سرم بره سر تو نه پیکرم کبود شه پیکر تو نه مگه ترسی دارم از تازیونه بزنن ولی برابر تو نه خاک اینجا بوی خون میده حسین آخر کارو نشون میده حسین نمیخوام تو باشی اون کشته ای که زیر سم اسبا جون میده حسین .