. 🏴 یا روضه ای شهادت پیامبر رحمت مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم 🏴بند اول آخره عمره رسول اللهِ مدینه حال و هواش غم داره علی میخونه زیر لب نوحه فاطمه اشکه چشاش میباره دیگه بار سفرش رو بسته آقایی که خیلی حالش زاره آخه دلواپسه زهراشه که دخترش رو به علی میسپاره اون خبر داره که از علی چقدر توی دل کینه دارن این مردم اون خبر داره چهل تا نامرد درِ خونش میریزن با هیزم آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند دوم داره میبینه آقا زهراشو تو آتیش بین در و دیواره داره میبینه شکسته پهلوش سینش آزرده ی اون مسماره داره میبینه توی کوچه از یه نامرد میخوره زهرا سیلی داره میبینه به حیدر چیزی نمیگه که صورتش شد نیلی داره میبینه قنوتش رو که میخونه عجل وفاتی هر روز داره میبینه،میبینه زینب رَدّ خونِشو رو درِ نیم سوز آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند سوم به ملاقات فرشته ی مرگ میشه پیغمبرمون آماده میرسه جون توی سینش اما روی سینشن دو آقازاده نوه هاشو تا بغل میگیره انگاری دوباره جون میگیره اما با دیدنه صحنه های تلخ میشه روزگار اون باز تیره میبینه از دهن حسن داره توی طشت میریزه پاره ی جگر میبینه حسینو رو خاک بلا تن صد چاکشو که نداره سر آه و واویلا آه و واویلا ۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇👇👇