.۲
ادامه داستان .....📝
بعدش دیدم یه خانومی تو مغازه تنهاس👩🏻
رفتم یه چوب شور خریدم ازش بعد سر صحبتو باهاش باز کردم 😇
گفت رای نمیدم ( چه فرقی میکنه رای بدیم یا ندیم و .......) گفت من اصلا نمیشناسمشون .🤷🏻♀
الحمدالله خدا کمک کرد باهاش حرف زدم، یه تعداد فیلم نشونش دادم که تو کشورای دیگه چقدر دارن خودشونو به آب و آتیش🔥 میزنن که مردم رأی ندن 😕
اگه اونا میگن فرقی نداره ، پس چرا برا یه دونه رأی انقدر خودشونو به زحمت میندازن🤔
به لطف خدا دلش نرم شد و آخر سر باهم شماره رد و بدل کردیم و با جملات عاشقانه و فدایت شوم از هم خداحافظی کردیم ♥️
✋🏻😁