💠 اولین تجربه‌ی روشنگری در امامزاده امروز صبح که بیدار شدم نهار پختم،چایی آماده کردم،شیشه شیر بچمو بهش دادم و راه افتادم برای شرکت در کلاس آموزش روشنگری انتخابات. ازونجایی که عزای یکی از اقواممون بود،ساعت ۱۰ از حسینیه خارج شدم و با همسرم به مراسم عزا رفتیم. از مراسم که برگشتیم خانواده همسرم به خونه ی ما اومدن، سریع به کارهای خونه سروسامون دادم و مطالبم رو برای سخنرانی جمع آوری کردم چون بعدازظهر باید برای روشنگری به امامزاده میرفتم. نهار رو که خوردیم بچه هام تلویزیون نگاه میکردن و مهمونا در حال چرت زدن بودن،خونه رو سروسامون داوم و مطالبم رو تجمیع کردم که مهمونا هم بیدار شدن. دور هم یه چایی خوردیم و قرار شد من برسونمشون خونه شون و خودم برم امامزاده .. اولین جلسه ی تبیین من بود و کلی استرس داشتم و نگران بودم. دعا میکردم که حرف هام قابل فهم باشه و از خدا کمک میخواستم. به مقصد رسیدم و پیش بقیه ی دوستان نشستم... از غدیر پرسیدم،گفتم شما غدیر رو با چه چیزی میشناسین؟همه یک جواب واحد دادن همون تصویر که پیامبر(ص) و حضرت علی (ع) دست همدیگرو گرفتن... سوال بعدی پرسیدم پس چرا دستور خدا اجرا نشد؟!و امیرالمومنین به حکومت نرسید؟ با این سوال میخواستم نقش مردم رو توی انتخابات گفته باشم که حتی اگر خدا بخواد ولی مردم همراه نباشن امام معصوم هم نمیتونن کاری انجام بدن و کنار گذاشته میشن... یکی از خانومها پرسید اصلح در کاندیدها چه کسیست؟! پاسخ دادم هرکی بیشتر به دستورات خداوند عمل میکنه...مناظرات رو گوش بدید و تحقیق کنید...اگر باز هم به نتیجه نرسیدین از آدم‌های انقلابی مثل امام جماعت کمک بگیرید. بحث ادامه پیدا کرد که یه خانوم از اجاره های کمرشکن گله مند بود...باهاشون احساس همدردی کردم و گفتم ما هم توی شرایط شما هستیم... مسیری که توی این ۴۵ سال جمهوری اسلامی انقلاب رفته،با وجود تمام مشکلات،در مسیر پیشرفت بوده... مثل وزنه برداری که یه وزنه ی ۲۵۰ کیلو گرمی برمیداره، حتی اگر کسی ۲۰ کیلو از وزنه ها کم کنه باز هم فشار روی وزنه بردار هستش... در دوران روحانی تورم ۶۰ درصد هستش و این یک فاجعه بود اما با تلاش‌های شهید جمهور آیت الله رئیسی این آمار به ۴۰ و خرده ای درصد رسیده بود. اگر با انتخاب درست ما همین روند ادامه پیدا کنه و شخصی بیاد روی کار که انقلابی و متعهد به مبانی نظام،خداشناس و فعال باشه امید هست که ان شاءالله این تورم کمتر بشه. از اهمیت حفظ نظام گفتم و اینکه حفظ نظام مارو به ظهور آقا نزدیک میکنه... از خانوما سوالی پرسیدم،گفتم: از نظر شما حفظ نظام واجبتره یا حفظ جان امام عصر؟ یه عده گفتن حفظ جان امام و یه عده گفتن حفظ نظام.. براسون سخن امام رو گفتم که صدالبته حفظ نظام واجبتره و باید قدر این گنجینه ای که توی دست داریم رو بدونیم. در ادامه از دستاوردهای شهید جمهور گفتم. و بحث رو با این جمله که شرکت در انتخابات نشانه ی اقتدار ماست به پایان رسوندم. بحث که تموم شد یکی از حضار سوالی پرسید گفت که چرا آقای ... رد صلاحیت شد؟ براشون از موقعیت امروز و کارهاشون گفتم،تعجب کردن و گفتن ما اطلاع نداشتیم... 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3