گاهی برای آنکه تکانمان دهند چیزهایی را نشانمان میدهند. دیشب با پسرم در یکی از خیابانهای قم با ماشین می آمدم که موتور سواری با یک قداره به دنبالمان افتاد و بدون هر دلیلی مدام تهدیدمان میکرد بالاخره به لطف خدا خطر رفع شد. شب که پسرم از ترس دائم از خواب میپرید یاد افتادم با خودم گفتم پسر من یک تهدید و تیزی قداره دید شب از هراس خوابش نمیبرد. بمیرم برای دل آرتین که پدر و مادرش را جلوی چشمانش به خاک و خون کشیدند. ✍عبدالصالح شمس اللهی 📲ارتباط با ما @madaranemodern