«حواسپرت»
حدود ۱ ماه شده که ما فهمیدهایم زنعمو سرطان دارد. روزی که جواب آزمایش نهایی شد، خبردار شدیم و فردایش باید شیمی درمانی شروع میشد. باید هر چه زودتر سد راه سلولهای منافق خاک تنش میشد؛ هرچند شیمی درمانی تر و خشک سلولها را باهم میسوزاند. تر و خشک بیمار و خانوادهاش را هم.
فاطمه مثل مامانش موهایش را پسرانه زد. حتی اگر نمیزد هم در فشار تحویل تکالیف و امتحانات پایانترمش همزمان با پرستاری، خانهداری و مهمانداری، موهایش میریخت. موهای سر فداکارترین قسمت بدن هستند، هر کجای بدن کم میآورد برای بقای آن قسمت از خودشان میگذرند! هیچ کس هم به این همه فداکاریشان راضی نیست!
زنعمو روحیهاش را باخته بود و محمدحسین ۲-۳ سالهاش را از خودش دور میکرد که در نبودش بچه آسیب روحی جدی نبیند. زهرای ۱۰ ساله از غم بیماری مامانش در تب میسوخت و از اصطکاک و جرقههای نوجوانی دختر و مادریشان خبری نبود. تب و کوتاهی موها تنها واکنش فیزیکی خانوادهشان نبود. داغ دل فاطمه هر روز پختهترش میکند. از صدای دویدن زهرا و محمدحسین بالای سرمان خبری نیست چون زنعمو استراحت لازم دارد.
علاوه بر اینها، فکر میکردم فشار بیماری برای عمو اقتصادی هم باشد. با یک حساب سرانگشتی تغذیه روزانه بیمار سرطانی به ۱ میلیون نرسد، تغذیه ۲-۳ روزش حتما میرسد. بماند که اعضای خانواده هم باید خودشان را تقویت کنند برای رسیدگی به بیماری که بهبودش هیچ تاریخ مشخصی ندارد. هزینهی آمپولهای چند ده میلیونی و شیمی درمانی هم بیاید رویَش.
روز اول شیمی درمانی زنعمو، مامان همراهش بود و تعریف کرد که متوجه شده درمان سرطان رایگان شده. تعجب کردم و خدا را شکر. «درمان سرطان رایگان شد» را در گوگل زدم که تاریخ خبر را ببینم. برای دولت سیزدهم بود؛ دولت شهید رئیسی. عمو تنها کسی نیست که نمیداند این خدمات از طرف چه کسی است. بعید میدانم اگر فهمیده باشد، هنوز هم معتقد باشد که شاه باید بیاید مملکت را درست کند و آخوندها باعث همهی مشکلات کشورند. هر چند بعید هم میدانم در درد بیمارداری حواسش به این چیزها باشد؛ خدا را شکر که حالا فقط درد بیمارداری دارد نه فشار اقتصادی درمان...
#انتخابات
#شهید_جمهور
#شهید_خدمت
✍حُرّه.عین
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
http://eitaa.com/by_horre
#روایت
#جهاد_تبیین
#دستاورد_دولت_شهید_رئیسی
#محتوا_انتخابات
#مادَرانـہ_تـَر
#الگوی_سوم
#بانوان_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@madaranetar 👈کانال مادَرانـہ تـَر