تحقیر، تحقیر است و اخطار، اخطار! 🔸دوره سیادت کودک (قسمت دوم)🔸 همیشه دیده ایم وقتی طفل کمتر از هفت سال می خواهد به لیوان آب دست بزند، لیوان را از پیش او بر می دارند یا طفل را از لیوان دور می کنند. در نحوه برداشتن لیوان یا دور کردن طفل هم، هر جماعتی فرهنگ خود را اعمال می کند. بعضی که فرزند را با استخفاف و تحقیر بزرگ کرده اند، پشت دست طفل می زنند. بعضی که تحصیل کرده تر هستند، با نوع دیگری از استخفاف، مثلا به جای زدن با نگاه تند، بچه را از دست زدن به لیوان باز می دارند. فرق بین نگاه تند و کتک چیست؟ گرهی که با دست باز می شود چرا با دندان باز کنیم؟ وقتی با رفتاری مناسب و تربیتی می توان طفل را ادب کرد، چرا با پرخاش و برخورد فیزیکی و پرتاب اجسام کار را خراب کنیم! این افراد فکر می کنند که با این کارها طفل حساس تر بار می آید. بله، این درست است، به شرط آن که زخم زبان از درد دست کوبنده تر و تحقیر کننده تر نباشد. به شرط آن که تندی نگاه، از زهر گفتار، سوزاننده تر نباشد. تحقیر، تحقیر است و اخطار، اخطار! اشاره چه با دست، چه با زبان، چه با نگاه، فرق نمی کند. گاهی نگاه چنان کشنده است که شخصیت طفل را ذوب می کند. اینجا مسئله، مسئله ارتباط است. در واقع ما از همان کودکی بچه را محجور بار می آوریم. همان گونه که به انسان سفیه حق تصرف در مالش را نمی دهیم، به همان شکل هم نمی گذاریم بچه های خردسال از استعدادهای خود استفاده کنند و به اشیاء دست بزنند تا پرورش یابند. ما به عنوان اینکه بچه صدمه نبیند، او را محجور می کنیم و از کودکی «قالبی» بار می آوریم. بعد می خواهیم بچه در بزرگ سالی استعمار را قبول نداشته باشد. این طور نمی شود! باید از همان بچگی، قالب شکنی و بت شکنی در روحیه او به وجود آید........ «این بحث ادامه دارد» آیت‌الله حائری شیرازی رضوان‌الله‌علیه @madarezirak