اما دیدی که وقتی این کارو کردی چی شد. هم دوستت خیلی ناراحت شد، هم مامانش خیلی عصبانی شد هم ممکن بود اتفاقای بدی برای دوستت بیفته. درسته؟" گفت: "آره ولی من زورم زیاده، دوست ندارم کسی فکر کنه زورم کمه" فهمیدم مساله اینه که میخواد تواناییش رو نشون بده. چون همه برچسب بد بهش زدن، میخواد بگه که من بد نیستم و این بد نبودن رو با زور زیاد نشون بده. گفتم:" برای اینکه بقیه بفهمن چقدر زور داری، دیگه چکار می تونی کنی؟ اگه من برای جابجایی صندلی ها از تو کمک بخوام و تو این کارو انجام بدی هم میتونی نشون بدی که قدرتمندی درسته؟ یا مثلا دوستات به کمک نیاز دارن، کمکشون کنی هم نشون دهنده قدرتمندی توئه. دیگه چکار می تونی کنی؟" چشماش شروع کرد به برق زدن. انگار دنیای جدیدی به روش باز شد. من می تونستم مثل بقیه بهش برچسب بزنم و بعد با این تصور ازش، روشهای تنبیهی بکار ببرم. اما به نظرتون چیزی تغییر می کرد و بهتر میشد؟ پس اجازه ندادم که قضاوتهای دیگران از اون کودک، روی من تاثیر بذاره و سعی کردم با آرامش، مراحل این مهارت رو باهاش تمرین کنم. البته نه یکبار و دوبار. چندین و چند بار... https://eitaa.com/joinchat/4076208147Cf5eedbd72d