✂️ برشی از یک کتاب اعتقاد رُبایی باید وظیفهٔ برنامه ریزی اقتصادی ، به صورت کامل به کارشناسانی پرهیزگار و هوشمندانی مدبر ، و کارگزارانی زاهد سپرده شود ، که نسبت به ضعفای اجتماع و زندگی آنان حساسیت داشته باشند ، و امیال و هواها آنان را از انجام وظیفهٔ درست خویش منحرف نساخته باشد ، و فزون طلبیهای مادی وسیله گمراهی ایشان نشود و هیچگونه وابستگی با متکاثران و زندگی و احزاب و روزنامه ها و سازمانهای آنان نداشته باشند وگرنه ، اگر جامعه هایی پدید آیند ، سراسر تفاوتهای کمرشکن ، و تبعیضهای انسان خردکن ، و داشتن و نداشتن های سقوط آور ، و ایجاد تورمهای فقر گستر ، و قضاوتهای حقوق بربادّه و توهین آمیز نسبت به کلیت اجتماع و خوردن و بردن های کذائی ، و برنامه ریزیهای محروم فراموش کن و مستضعف ساز ، و خوشگذرانیهای نورچشمان و نزدیکان و پُست داران ( در هر لباس) در خانه ها و ویلاهای آنچنانی ، با استفاده از فرصتها و رُخصتها و سُفره ها و سَفرها و معاملات داخلی و خارجی ، و اهرم‌های قدرت و تحزّب و ... آیا چگونه می توان اینگونه جامعه ها را « قرآنی» و «اسلامی» نامید و «علوی» و «جعفری» شمرد ؟! و این نامهای بلند و مقدس را ضایع کرد ؟ و اعتقادات مردم ، بویژه نسلهای جوان را در این آشفته بازار اعتقاد رُبایی و استعمارگرایی بر باد داد ؟! 📚 الحیاة ، محمد رضا حکیمی ، جلد ۶ ، ص ۳۱۹ https://eitaa.com/joinchat/4076208147Cf5eedbd72d