آسمان تیره شد از بس قمرم ریخت به هم چقدر بسمل بی بال و پرم ریخت به هم قامتش بود قیامت، صف مژگان محشر چشم خورده پسرم ، چشم ترم ریخت به هم یا علی گفته ام از بسکه علی دیدم من تا نجف رفت صدایم، پدرم ریخت به هم به خدا هر که پسر داشت به من می خندید بین لبخند پسرها ، پسرم ریخت به هم بسکه من تیر کشیدم ، جگرم تیر کشید جگرم سوخت ، چو دیدم جگرم ریخت به هم کس ندیدست پسر را پدرش بشمارد دانه دانه شد و بر دور و برم ریخت به هم رو به قبله نشد از بسکه به هم ریخته بود قبله هم سوخت ز سوز جگرم ریخت به هم یک عبا دارم و صد تا علی اکبر، چه کنم؟ تا عبا دید که من در به درم ریخت به هم کرده ام جمع اذان گوی حرم را اما باز دیدم نرسیده به حرم ریخت به هم همه با کشتن اکبر ، پدرش را کشتند قبل گودال ، ز پا تا به سرم ریخت به هم از غم یوسف لیلا ، به چه روز افتادم پیش چشم همه شمع سحرم ریخت به هم ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال مداحان محلات👇 https://eitaa.com/maddahanbsj 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠