❃﷽ ❃
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه_علیها_السلام
فرازے از یک
#ترکیب_بند
«کـوثـر جـوشـان حـق»
نام تو با عـلے و محمـد قـریـنه ا ست
هر جا که عطر نام تو باشد مدینه است
دستاسِ کیست چرخ جهان؟ این غریب کیست؟
این دستهاے کیست که لبریز پینه است؟
آیینهاے که عطر بهشت مدینه بود
نامش هنوز شعلۀ سیناے سینه است
اے وسعت بهشت، جهان بیتو دوزخ است
دنیا چقدر مزرعۀ کفر و کینه است...
دریا علیست، گوهر یکدانهاش تویی
در موج حادثات، حسینت سفینه است
با هر حماسه داغ پدر را سرشتهای
هجده کتاب، درد علے را نوشتهای
زیبایے مدینه به غیر از بتول نیست
بیمهر او نماز دو عالم، قبول نیست
میپرسم از شما که رسولان غیرتید
زهرا مگر خلاصۀ جان رسول نیست؟
گیرم ولایت علے از یاد بردهاید
آیا غدیر و دست محمد قبول نیست؟...
مهر علیست روزے هر روز مهر و ماه
وقتے چراغ، فاطمه باشد، افول نیست
جبریل را به مرقد مولاے عاشقان
بیرخصتش هر آینه، اذن دخول نیست
اللّهاکبر از تو که اللّهاکبری
اے مادر پدر که پدر را تو مادری
زهراترین شکوفۀ گلخانۀ رسول!
با نام تو مدینه مدینهست، یا بتول
اے مردمے که زائر راز مدینهاید
آه اے مجاوران حرم، حجتان قبول!
اینجا کنار حجرۀ پیغمبر خدا
آیینهخانهایست پر از تابش اصول
آیینهاے که ماه در آن میکشد نفس
آیینهاے که مهر در آن میکند حلول
در بین ماههاے خدا چون تو ماه نیست
اے بین فصلهاے خدا بهترین فصول
اینجا نمازخانۀ مولا و فاطمهست
اینجاست خانۀ علے و خانۀ رسول
زهرا شدے که نام علے را عَلم کنی
پنهان شدے که هر دو جهان را حرم کنی
یڪ عمر بود با غم و غربت قرین، علی
آن قصۀ حسین و حسن بود و این علی
وقتے ابوتراب شدی، خاک، پاڪ شد
تا زد به خاڪ بندگے او جبین علی...
آیینهاے برابر انسان و کائنات
آیین عشق و آینۀ راستین، علی
شمشیر حق که چرخزنان است و خطبهخوان
دست خداست بر شده از آستین، علی
زهرا نداشت بعد پدر جز علے کسی
احمد نداشت جز تو کسے همنشین، علی!
اندوه بیشمار مرا دیدهای، بیا
انسان روزگار مرا هم ببین، علی!
دنیا چقدر تشنۀ نام زلال توست
هر ماه، ماه آینه، هر سال، سال توست
شبگریههاے غربت مادر تمام شد
زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد
امشب اذانِ گریه بگوید بگو، بلال
سلمان به آه گفت: ابوذر! تمام شد
طفلانِ تشنه هروله در اشڪ میکنند
ایّامِ تشنهکامے مادر تمام شد
آن شب حسن شکست که آرامتر! حسین
چشم حسین گفت: برادر! تمام شد
تا صبح با تو اُستن حنّانه ضجه زد
محراب خون گریست که منبر تمام شد
زاینده است چشمۀ زهرایے رسول
باور مکن که سورۀ کوثر تمام شد
باور مکن که فاطمه از دست رفته است
باور مکن حماسۀ حیدر تمام شد
زهرا اگر نبود حدیث کسا نبود
زینب نبود و واقعۀ کربلا نبود
شب آمدهست گریهکنان بر مزار تو
دریا شکست موجزنان در کنار تو
بعد از تو چلهچله علے خطبه خواند و سوخت
چرخید ذوالفقار علے در مدار تو
زینب کجاست؟ همسفر خطبههاے خون
دنیا چه کرد بعد تو با یادگار تو؟
باران تیر و نعش غریبانۀ حسن
آن روزگار زینب و این روزگار تو
گل داد روے نیزه، سر تشنۀ حسین
تا شام و کوفه رفت دل داغدار تو
تو سوگوار زینب و زینب غریب شام
تو سوگوار زینب و او سوگوار تو
بعد از تو سهم آینه درد و دریغ شد
دست نوازشے که کشیدند تیغ شد
اے ناخداے کشتے درد! اے خداے درد
تنها تویے که آمدهاے پا به پاے درد
زین پیش درد و داغے اگر بود با تو بود
درد آشناے داغے و داغ آشناے درد
زان شب که غرق خطبۀ چشم تو شد علی
مانند رعد میشکند با صداے درد
شعر تو را چگونه بخوانم که نشکنم؟
آخر بگو که قصه کنم از کجاے درد؟
اے قطعۀ بهشت، غزلگریۀ زمین
با چشم خود، سرود تو را، هایهاے درد
مگذار مردگانِ شبِ عافیت شویم
ما را ببر به آینۀ کربلاے درد
تو آبروے داغے و تو آبروے اشک
تو ابتداے دردے و تو انتهاے درد
یوسف اگر براے پدر درد آفرید
زهرا شکست و درد پدر را به جان خرید
اے سرپناه عارف و عامے نگاه تو
آتش گرفت خیمۀ گردون ز آه تو
آیا چه بود قسمت تو غیر درد و درد؟
آیا چه بود غیر محبت گناه تو؟
ساقے علیست، کوثر جوشان حق تویی
ما تشنهایم تشنۀ لطف نگاه تو
در چشم من تمام زمین، سنگ قبر توست
گردون کجا و مرقد بیبارگاه تو
در کربلاے چند، شهید غمت شدیم
سربندهاے فاطمه بود و سپاه تو
از خانۀ تو میگذرد راه مستقیم
راهے نمانده است به حق، غیر راه تو
دنیا اگر غـدیر تو را خـم نکرده است
روح مـدینه ردّ تو را گـم نکرده است
شاعر: علیرضا قزوه
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
انتشار با لینک کانال و ذکر صلوات مجاز است
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠