Shahadat_Hazrzat-Zahra_Shahitat_1402.mp3
7.01M
آجرک الله یا صاحب الزمان... 🔊 با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد آن خانه ای که فرشش بال فرشته ها بود ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سرم به در خورد ، فضه ،علی کجا بود؟... ◾️ 🎤حجت الاسلام سجّاده ام معطّر از بوی ربّنا بود آنچه شنیده می شد از من فقط خدا بود . یک عمر آه و نفرین ، از این و آن شنیدم تنها به جرم این که نفرین من دعا بود . دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود . طفلان من به جای مردم گرسنه بودند افطار خانه ی ما در سفره ی شما بود . امروز را نبینید این بی حیا لگد زد دیروز پشت این در جمعیت گدا بود . من هیچ شکوه ای از بیگانگان ندارم آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود . من درد مرتضی را با جان خود خریدم در راه دوست باید آماده ی بلا بود . دستم شکست اما من درد حس نکردم اسم علی دوا بود ، ذکر علی شفا بود . رفتم برای مردم حجّت تمام کردم او را که می کشیدید او حجت خدا بود . ای کاش می شکستند این دست دیگرم را اما به جای این دست آن دست بسته وا بود . با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد آن خانه ای که فرشش بال فرشته ها بود . ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سرم به در خورد ، فضه ! علی کجا بود ؟!! . تازه میان کوچه قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود . تا قبر بردنم را همسایه هم نفهمید از بس که مردن من چون شمع ، بیصدا بود . از بس که قطره قطره بر پای تو چکیدم تابوت من سبک تر حتی ز بوریا بود . ای آخرت وفا کن با ما شکسته دل ها با ما شکسته دل ها دنیا که بی وفا بود . www.mesf.ir/s