. علیه السلام و سلام الله علیها کتاب نخل میثم ══════ دخترم! بر تو مگر غير از خرابه جا نبود؟ گوشۀ ويرانه جاي بلبل زهرا نبود جان بابا! خوب شد بر ما يتيمان سر زدي هيچ كس در گوشۀ ويران به ياد ما نبود دخترم! روزي كه من در خيمه بوسيدم تو را ابر سيلي روي خورشيد رخت پيدا نبود جان بابا! هر كجا نام تو را بردم به لب پاسخم جز كعب ني، جز سيلي اعدا نبود دخترم! وقتي كه دشمن زد تو را زينب چه گفت؟ عمّه آيا در كنارت بود بابا يا نبود جان بابا! هم مرا، هم عمّه‌ام را مي زدند ذرّه اي رحم و مروّت در دل آن‌ها نبود دخترم! وقتي عدو مي‌زد تو را بر گو مگو سيّد سجّاد زين العابدين (عليه السلام) آن جا نبود؟ جان بابا! بود امّا دست هايش بسته بود كس به جز زنجير خونين يار آن مولا نبود دخترم! آن شب كه تنها اوفتادي از نفس مادرم زهرا (سلام الله عليه) مگر با تو در آن صحرا نبود؟ جان بابا! من دويدم زجر هم مي‌زد مرا آن ستمگر شرمش از پيغمبر* و زهرا (سلام الله عليه) نبود دخترم! من از فراز ني نگاهم بر تو بود تو چرا چشمت به نوك نيزۀ اعدا نبود؟ جان بابا! ابر سيلي ديده‌ام را بسته بود ورنه يك لحظه دل من غافل از بابا نبود دخترم! ماشورها بر شعر (ميثم) داده ايم ورنه در آواي او فرياد عاشورا نبود جان بابا! دست آن افتاده را خواهم گرفت زآن كه او جز مادح و مرثيه خوان ما نبود 🔻مقدمتان را به این کانال 25 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗    ➡️  www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯