بُنیّ قَتلوک سوخت از داغِ تو و غرق حرارت شده بود پیش ِ مادر به گلویِ تو جسارت شده بود آسمان تیره شد و سخت زمین-لرزه گرفت شمر(لع) آن ثانیه که دست-به کارَت شده بود عرش ِ حق را چه به هم ریخت «بُنیّ قَتلوک» چونکه مکشوف ترین متن و عبارت شده بود غرقِ خون! در دل گودال! غریب و تنها خاکِ صحرا نگرانِ تو و یارت شده بود سر و انگشتر و پیراهن و دستار و کفن... دست و پا میزدی و لحظۂ غارت شده بود حرمله(لع) در پیِ گهواره لبِ خیمه رسید خیمه ها سوخت و هنگام شرارت شده بود خیره شد سمتِ سرت زینبِ(س) مضطر! ای وای... صحبت از بستنِ دستان و اسارت شده بود!  مرضیه عاطفی *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*