. در که شعله می کشه از اتیش بدم‌میاد روضه های مادرم پشت در یادم میاد روی در که جای ، پای لشکر افتاد انقده زدن بالگد که در روی مادر افتاد وقتی جد مارو باطناب می بردن توی کوچه به قطره های خون چشم حیدر افتاد ناله هاى مادرم تا هميشه توى گوش منه انگارى داره هنوز تو كوچه نفس نفس مى زنه **** خاطرات تلخيه خاطرات كوچه ها باز حكايت غم و غصه هاى مرتضى يك نفر نگفت كه : بسه مردم آزار حرمت موهاى سفيدشو لا اقل نگه دار كار روزگارو اى خدا ببين كه دوره كردن اين پيرمردو بازم دوباره اشرار مگه بار اوله كه تو كوچه پشت پا مى زنن مگه بار اوله امامو به اسم صدا مى زنن * عمرى گفته از غم و از محبت حسين گفته از فضائل و از زيارت حسين اعتبار اشكِ ديده و تر ماس گفتى هركى گريه كن حسينه برادر ماس زائراى ارباب ساكن بهشتن ساكن بهشته كسى كه محبوب مادر ماس غریبونه موی تو توروضه حسین سفید شد روایته که حسین گرسنه و تشنه شهید شد به قلم : مهدی نظری رضا تاجیک 👇 مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندگرامی می داریم          ‌╔═💎💫═══╗ ➡️    www.mesf.ir/s          ╚═══💫💎═╝ ╭┅─────┅╮ 🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید ╰┅─────┅╯ 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠