#دلنوشته
#سالگرد_ارتحال_امام_خمینی
یادمان نمی رود اگرچه سال ها گذشته است
مردی را که اشارت انگشتش
بشارت رهایی بود و طلوع آشنایی
پشت ابروان درشتش ابهتی داشت
که هیمنه ی پوشالی دشمن را به سخره می گرفت .
فریادش طوفان را به مبارزه می طلبید
و در سادگی سخنش شور و شعور موج می زد .
در مکاشفه ی چشمانش غزل عشق جریان داشت
آرامش نگاهش نسیم را به سکوتی عمیق فرا می خواند .
او که آمد سیاهی رفت
در افق اندیشه اش می شد تا دور دست کرامت را دید
و از باغ خیالش سبد سبد میوه ی عزت چید .
طنین نفسش بهترین گواه (نفس مطمئنه) ی او بود .
آرامش عجیبی که داشت خواب اهریمنان را آشفته می کرد .
آمد ولی ماندنش دیری نپائید
که در ملکوت با فرشته ها قرار ملاقات داشت .
آرام آمده بود و با دلی آرام هم رفت .
یادمان نمی رود
رنج ها که دید و رفت
طعنه های دوستان و دشمنان شنید و رفت
جام زهر صلح را که سر کشید و رفت
و اکنون سال هاست
ایوان حسینه ی جماران در حسرت قدم های اوست
و صندلی ساده ای که خالی مانده است ...
کمیل کاشانی ۹۹/۳/۱۴
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
➡️
www.mesf.ir/s
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠