520.2K
🎤کربلایی مصطفی گل محمدی حساسی_اسارت .شمرجلوتربود غلامی_مجنون مگه یادم میره،کناره توبودم توبودی وزینب،من زاره توبودم آوردنت کوفه،بایه سره،پرخون تورو همش کردن،باسنگاشون مهمون آوردنت کوفه،جلوچشای ما به صورتت میخورد،سنگ ازلب، بوما سره توبازیچه،بدست کوفیه بود ببین تن خواهر،دربین کوچه بود سره تو رودیدم،برقصر ابن زیاد که میکشیدملعون ،برسرمافریاد سره تورودیدم ،به زیرپاهابود به دست شمرپلید،میون راهابو د گاهی سرت برنی،گاهی به روی درخت خوابیده در بزمی،گاهی کناره تخت گاهی به بزم شراب،گاهی به کوچه سرت گهی شکسته تراست،شکسته تر زپرت مگه یادم میره،رفتی توی گودال به سینه شمرلعین،تورفته ای ازحال مگه یادم میره،اون لحظه های عجیب دروسط گودال،تنهاشپی وغریب مگه یادم میره،زمین تومیخوردی توشیبا این گودال،توکوهی ازدردی فتنه بپاکرده،شمرلعین اینجا باچکمه هاش کرده،روسینت آقا پا مگه یادم میره،چن ضربه زدملعون سروجداکردو،تن توشد،بی جون مگه یادم میره،این کوفه وبازار نامحرما دادن،به خواهرت آزار روی سرزینب،جای کبودی بود به پیشونیت داداش ،سنگ یهودی بود مگه یادم میره،بزم شراب وسر دربزم نامحرم،مواظب معجر ➖➖➖➖➖➖➖