هدایت شده از متن مداحی
پناه حرم کجاداری میری بگو برادرم بدرقه ی راه تو اشک چشم ترم آهسته تر برو داداش ببین مضطرم پناه حرم بیا ببین نامحرم ها رو دور و برم خاکی شده دوباره چادر مادرم تو رفتی و کشیدن از سرم معجرم پناه حرم هنوز یادم نرفته لحظه ی رفتنت بمیره خواهرت چقدر غریب کشتنت یه جای سالمم نمونده روی تنت پناه حرم یکی داره پیرهن خونیت رو می بره اومده ساربان به فکر انگشتره به روی نیزه ای سر علی اصغره پناه حرم میکشه خنجر و سرت نمیشه جدا با پا تنت رو بر میگردونه بی حیا وای دوازده ضربه تا که بریدن قفا پناه حرم جلو چشمای مادرم زدی دست و پا با نیزه زد تو دهنت یکی بی هوا زدن یه عده پیرمرد تو رو با عصا تو رو با عصا پناه حرم یه مادری داره به صورتش می زنه میون قتلگاه یه تشنه جون میکنه یه سینه ای به زیر سم اسب می شکنه داداش پناه حرم کسی یه لحظه هم نداد امونم حسین ترسیدم و بند اومده زبونم حسین خولی سر خونیت و داد رو شونم حسین پناه حرم رفتی و دخترت داره کتک می خوره پناه حرم رفتی و دخترت داره کتک می خوره غنیمتاش و هرکسی داره می شمره ناموس تو تو آرزوی یک چادره