🟠 مردی که حق خود را به واسطه صلوات گرفت ▫️ الأمالی للشیخ الطوسی الْمُفِیدُ عَنْ عُمَرَ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّیْرَفِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الضَّبِّیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَبِیبٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَاطِبِ بْنِ أَبِی بَلْتَعَةَ عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ إِسْمَاعِیلَ مِنْ وُلْدِ زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَمِّهِ سَلْمَانَ بْنِ زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ عَنْ زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ: خَرَجْنَا جَمَاعَةً مِنَ الصَّحَابَةِ فِی غَزَاةٍ مِنَ الْغَزَوَاتِ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حَتَّی وَقَفْنَا فِی مَجْمَعِ طُرُقٍ فَطَلَعَ أَعْرَابِیٌّ بِخِطَامِ بَعِیرٍ حَتَّی وَقَفَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ قَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ عَلَیْکَ السَّلَامُ قَالَ کَیْفَ أَصْبَحْتَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لَهُ أَحْمَدُ اللَّهَ إِلَیْکَ کَیْفَ أَصْبَحْتَ قَالَ وَ کَانَ وَرَاءَ الْبَعِیرِ الَّذِی یَقُودُهُ الْأَعْرَابِیُّ رَجُلٌ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ هَذَا الْأَعْرَابِیَّ سَرَقَ الْبَعِیرَ فَرَغَا الْبَعِیرُ سَاعَةً وَ أَنْصَتَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَسْمَعُ رُغَاءَهُ. قَالَ ثُمَّ أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَلَی الرَّجُلِ فَقَالَ انْصَرِفْ عَنْهُ فَإِنَّ الْبَعِیرَ یَشْهَدُ عَلَیْکَ أَنَّکَ کَاذِبٌ قَالَ فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ وَ أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَلَی الْأَعْرَابِیِّ فَقَالَ أَیَّ شَیْ ءٍ قُلْتَ حِینَ جِئْتَنِی قَالَ قُلْتُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ حَتَّی لَا یَبْقَی صَلَاةٌ اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ حَتَّی لَا یَبْقَی بَرَکَةٌ اللَّهُمَّ سَلِّمْ عَلَی مُحَمَّدٍ حَتَّی لَا یَبْقَی سَلَامٌ اللَّهُمَّ ارْحَمْ مُحَمَّداً حَتَّی لَا تَبْقَی رَحْمَةٌ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنِّی أَقُولُ مَا لِی أَرَی الْبَعِیرَ یَنْطِقُ بِعُذْرِهِ وَ أَرَی الْمَلَائِکَةَ قَدْ سَدُّوا الْأُفُقَ. 🔸 از زید بن ثابت روایت شده که گفت: جماعتی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله در جنگی از جنگ‌ها به اتفاق رسول خدا صلی الله علیه و آله (از مدینه طیبه) بیرون رفتیم تا به سر چند راهی رسیدیم. در این هنگام، عرب بیابانی‌ای که مهار شتری را در دست داشت ظاهر شد و به سوی ما آمد تا این که در مقابل رسول خدا صلی الله علیه و آله ایستاد و عرض کرد: درود و رحمت و برکات خداوند بر تو باد ای رسول خدا. پس حضرت به او فرمودند: «و علیک السلام.» عرب بیابانی عرض کرد: پدر و مادرم فدای تو باد، چگونه صبح کردی ای رسول خدا؟ حضرت به او فرمودند:«در حمد و ستایش خداوند با تو شریک هستم. تو چگونه صبح نمودی؟» راوی گوید: در عقب شتری که آن عرب بیابانی مهارش را در دست داشت مردی بود که گفت: ای رسول خدا، این اعرابی شتر را دزدیده است. پس شتر مدتی فریاد زد و نعره کشید و رسول خدا صلی الله علیه و آله سکوت نموده و به صدای او گوش می‌دادند. سپس رسول خدا رو به آن مرد نموده و فرمودند:«دست از این اعرابی بردار و او را رها کن زیرا شتر گواهی می‌دهد که تو دروغ می‌گویی.» راوی گفت: پس آن مرد به راه خود رفت و رسول خدا صلی الله علیه و آله رو به آن اعرابی نموده فرمودند: «موقعی که نزد من می‌آمدی چه می‌گفتی؟» عرض کرد گفتم:«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ حَتَّی لَا یَبْقَی صَلَاةٌ اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ حَتَّی لَا یَبْقَی بَرَکَةٌ اللَّهُمَّ سَلِّمْ عَلَی مُحَمَّدٍ حَتَّی لَا یَبْقَی سَلَامٌ اللَّهُمَّ ارْحَمْ مُحَمَّداً حَتَّی لَا تَبْقَی رَحْمَةٌ (خداوندا بر محمد و آل محمد آنقدر درود بفرست تا دیگر درودی باقی نماند. خداوندا به محمد و آل محمد آنقدر برکت عطا کن که دیگر برکتی باقی نماند. خداوندا بر محمد و آل محمد آنقدر سلام نثار کن که دیگر سلامی باقی نماند. خداوندا بر محمد و آل محمد آنقدر رحمت بفرست که دیگر رحمتی باقی نماند)». رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:«من دراین اندیشه بودم که به چه علت است که این شتر را می‌بینم که به حیله و مکر آن مرد گواهی می‌دهد، و فرشتگان را می‌بینم که افق و کرانه آسمان را پر کرده‌اند.» 📚 بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ۹۱، ص ۵۳ 🔻کانال حدیثی " مدینة العلم " ╭────────┈•✾••┈┈ https://eitaa.com/joinchat/3074687166C788b7c795b ╰────┈•✾••┈┈