💠
عطر خاک درت از عطر جنان خوبتر است
محمد بن حسین اشنانی گوید: زمانی سپری شد که من از خوف مأموران متوکل نتوانستم به زیارت روم تا اینکه جان خود را به خطر انداخته و گفتم به هر ترتیبی شده به زیارت خواهم رفت و در این مسیر یکی از عطر فروشان نیز مرا همراهی نمود، پس هر دو به قصد زیارت بیرون زدیم و روزها پنهان شده و شبها راه میپیمودیم تا به اطراف غاضریه رسیدیم، و نیمه شب از آنجا خارج شده و از میان دو سرباز مسلّح که در خواب بودند عبور کردیم، ولی به جهت خرابی؛ محل قبر برای ما معلوم نگردید. به همین جهت شروع کردیم به بوئیدن بخش بخش زمینهای آنجا تا به قبر مطهر رسیدیم، دیدیم صندوق و ضریح مقدس کنده شده و آنرا سوزاندهاند و در محل آن نیز آب بستهاند و با فرو رفتن آبها آنجا همچون گودالی شده بود، ما نیز همان نقطه را زیارت کرده و خود را بر خاک افکندیم و آنچنان بویی خوش به مشاممان رسید که سابقۀ هیچ عطری را برایم تداعی نمیکرد، از عطر فروش همراهم پرسیدم این چه عطری است؟ گفت: تا حال چنین عطری به مشامم نرسیده. باری ما نیز با قبر مطهر وداع گفته و علامات و نشانه هایی اطراف آن قبر نهادیم. بعدها وقتی متوکل کشته شد به همراه تعدادی از طالبیون و شیعه اجتماع نموده و گروهی به زیارت رفتیم و آن نشانهها و علامات نصب شده را برداشتیم و قبر را بنا نمودیم.
📚 مقاتل الطالبیین؛ ص۴۷۸
@madras_emb