قرآن كريم در مقام بيان قوه جاذبه و معرفی ملكه عفاف هم تمثيل از مرد می‌آورد و هم از زن. ☘يوسف صديق ـ سلام اللَّه عليه ـ و حضرت مريم ـ سلام اللَّه عليها ـ مزايای ارزشی فراوانی داشتند كه قرآن نقل می‌كند. اما آنچه در اين مبحث مورد توجه است، وجود ملكه عفاف در آنها است. 🔸هنگامی كه وجود مبارك يوسف ـ سلام اللَّه عليه ـ آزمون می‌شود، قرآن تا اين جا تعبير دارد كه می‌فرمايد: «همَّت به وهمّ بها لولا أن رأي برهان ربّه»(يوسف/۲۴) آن زن قصد او كرد و او نيز اگر برهان پروردگار را نديده بود آهنگ او می‌كرد. يعنی سخن در مقام فعل نيست؛ 🔸مراد از مرحله اهتمام در اين جا، همان است كه آن زن مصری، همت گماشت و همتش در حدّ تعقيب يوسف عليه السلام به فعليت رسيد. ولی يوسف صديق ـ سلام اللَّه عليه ـ نه تنها مرتكب حرام نشد و نه تنها مقدمات حرام را آماده نكرد، بلكه قصد و همت و خيال هم در ميان نبود. 🔸به دليل اين كه آيه شريفه، همّت و قصد حضرت را تعليق به چيزی كرد كه حاصل نشد و فرمود: «وهمّ بها لولا أن رأي برهان ربّه» چون برهان ربّ را ديد، قصد نكرد. ✔️شواهد فراوان ديگری هم هست كه ذات اقدس اله از يوسف عليه السلام به عنوان بنده طاهر و معصوم ياد كرده است. مثل آن جا كه فرمود:«انّه من عبادنا المخلَصين» اين صغرای قياس است و كبرای قياس همان است كه شيطان گفت: من نسبت به بندگان مخلص تو راه نفوذ ندارم. «الّا عبادك منهم المخلصين»(حجر/۴۰) ادامه دارد... https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab