#مدینه_تا_کربلا
🩸
گویا گرگهای بیابان را دارم میبینم که چگونه بند بند جسمم را إرباً إربا میکنند …
در نقلها آمده است:
📍چونکه سیدالشهداء «صلواتاللهعلیه» از مکه تصميم رفتن به عراق را گرفت، به سخنرانى ايستاد و فرمود:
🔖 «ستايش»، از آنِ خداست. هر چه خدا بخواهد [همان میشود] و هيچ نيرويى جز از جانب خدا نيست. درود خدا بر پيامبرش باد!
📖 قلّاده مرگ براى فرزندان آدم، چونان گردنبند بر گردن دختر جوان است [ و حتمى است ] و اشتياقى فراوان به ديدار گذشتگانم دارم، مانند اشتياق يعقوب به يوسف.
📋
وَ خُیِّرَ لِی مَصْرَعٌ أَنَا لَاقِیهِ کَأَنِّی بِأَوْصَالِی یَتَقَطَّعُهَا عَسَلَانُ الْفَلَوَاتِ بَیْنَ النَّوَاوِیسِ وَ کَرْبَلَاءَ فَیَمْلَأْنَ مِنِّی أَکْرَاشاً جُوفاً وَ أَجْرِبَةً سُغْباً
👈 برايم «قتلگاهى» انتخاب شده كه به ملاقات آن (گودال) دارم میروم! گويا به بند بند جسمم مىنگرم كه درندگان بيابانها (کنایه از حرامیان لشکر عمر بن سعد) ، آنها را ميان نَواويس (قبرستان متروکه مسیحیها در نزدیکی نینوا) و كربلا، از هم جدا مىكنند و شكمبههاى تُهی و مشکهای خالی خود را از آن انباشته میکنند.
🔖 هيچ چارهاى از روزی (سرنوشتى) كه (در لوح الهی) نوشته شده، نيست. خشنودى خدا، خشنودىِ ما اهلبیت است. بر بلاهايش صبر مىكنيم و [خدا] پاداش صابران را به ما مىدهد.
🗯 پاره هاى تن پيامبر خدا صلیاللهعلیهوآله از او جدا نيستند ؛ بلكه آنان در بهشتبَرين، جمع خواهند شد و چشم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به آنان روشن خواهد گرديد و وعده او درباره آنان، عملى خواهد گشت.
📋
مَن كانَ باذِلاً فينا مُهجَتَهُ، ومُوَطِّنا عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفسَهُ، فَليَرحَل مَعَنا ؛ فَإِنّي راحِلٌ مُصبِحا إن شاءَ اللّهُ.
🔻هر كه جانش را در راه ما مىبخشد و خود را براى ملاقات با خدا آماده كرده، با ما سفر كند. به راستى كه من فردا، به خواست خدا، حركت مىكنم.
📚لهوف، ص ۵۲
📚کشف الغمّه، ص۵۲
✍ ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود
این حرف های مرثیهخوانان دروغ بود!
ای کاش این روایت پُر غم سند نداشت
بر نیزه ها نشاندن قرآن دروغ بود
ای کاش گرگِ تاخته بر یوسف حجاز
مانند گرگ قصهٔ کنعان دروغ بود!
حیف از شکوفهها و دریغ از بهار، کاش
برجان باغ، داغ زمستان دروغ بود ...
@Maghaatel