. سـال 99 بـود کـه دچـار یـک بـدهـی تقریباً سـنگـیـنی شـده بـودم، طـوری که‌واقعاً بلحاظ‌ِمالی صفرِصفر بودم😔 ازطرفی باید بدهی هایی که داشـتـم رو میدادم و از طرفی هم باید درس های دانـشگاه رو میخوندم و از همه سخت تر و بدتر اگه باشـه کل‌کشور درگیر کرونا شده‌‌ بود😷 اکثرشغل ها داشتن مجازی می‌شدن🧑‍💻 خیلی ها داشتن تعدیل نیرو میکردن🥴 البته ازون‌ مهم تر اینکه‌ مـردم کلی از سـرمایه‌ شـون رو تـوی بـورس ازدست😬 داده بودن. در مــجـمـوع شـرایـط ســخـتـی شـده بــود نـمـیدونـستم بـاید دقیقاً چـطـوری شـروع کنم، چونکه هیچ پولی نداشتم و بخاطر شرایط درسی‌و... هم نمی‌تونستم جـایی تمام وقت کارکنم، البته همیشه بیزار از این هم بودم که محدود بشم.🤔 عملاً یه معادله چند مجهولی جلوی پام بود، تا اینکه به لطف‌الهی تصمیم‌گرفتم وخداروشکر‌نتیجه خیلی‌خوبی‌هم‌داشت.😇 اما چه تصمیمی و چیکار کردم؟👊 خب واقـعـاً پـولی توی جیبم نبود صفرِ💵 صفر شده بودم، شما حتی هیچ کاری هم نکنی باید یه پولی داشته باشی‌که بابت کرایه ماشین و حمل و نقل بدی🚗 ولی خب بنده با توجه به کاری که می‌ خواستم‌کنم حتی پول اونوهم نداشتم.😑👇 .