#شعر
باز باران...
با ترانه
دارد از مادر نشانه
بوی باران...
بوی اشک مادرانه
پر ز ناله
کودکی با مادری پهلو شکسته
میبرد او را به خانه
کوچهها و تازیانه...
گریههای کودکانه
حملهی نامردِ پَستی وحشیانه
تازیانه، تازیانه...
پس چرا مادر،
چرا گم کرده راه آشیانه؟
باز باران...
دانه دانه
حیدرانه...
بیصدا و مخفیانه
آه از غسلِ شبانه
زینبانه...
لرزه افتاده به شانه
پشت تابوتی روانه
باز باران...
#آجرك_الله_يا_صاحب_الزمان
#فاطمیه
🍃🖤🍃
@mah_mehr_com