وفاق طبق قانون یا برای دور زدن آن؟ -۲ ۶) در حالی که گروهک های ورشکسته و تروریست، دستور ترور و جنایت و آتش افروزی می دادند، برخی از مدعیان اصلاح طلبی، هیزم کش آنها شده بودند. این بازیچگان فتنه، چنان جوگیر شده بودند که حتی کسانی مانند بهزاد نبوی را هم که نخواستند با آنها همراه شوند، از مرکزیت جبهه اصلاحات کنار گذاشتند. بهزاد نبوی درباره اینها به مجله «آگاهی نو» گفته بود: "وقتی کاری بکنیم که عاقبت آن را ندانیم و دیمی حرکت کنیم، اسمش می شود چپ روی. ما دچار مرض بچه گانه چپ روی هستیم. در مجموعه خودمان هم این را می بینیم و لوچ داریم". ۷) پس از آن که نبوی کنار گذاشته شد، روزنامه اصلاح طلب همدلی در تحلیلی با عنوان «عبور از خاکریز چریک پیر» نوشت: "به نظر می‌ رسد که نوبت به بهزاد نبوی رسیده که مواضعش به‌ شدت مورد انتقاد قرار بگیرد. چریک پیر، در مصاحبه‌ با هم‌ میهن، رسما با اعتراضات مخالفت کرده و گفته «ما اصلاح ‌طلبان قطعا نمی ‌توانیم با معترضان کف خیابان که شعار های براندازانه می ‌دهند، همسو شویم. بحث محافظه‌ کاری نیست؛ ما شعار‌های آنان را قبول نداریم. ما می ‌‌خواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمی‌ خواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه می ‌خواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم». این اظهارات، خیلی زود با واکنش کسانی مواجه شد که از او عبور کرده ‌اند". همچنین روزنامه آرمان گزارش داده بود: «نبوی آبان ۱۴۰۱ اعلام کرد قطعا نمی ‌‌توانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه می ‌‌دهند. این اظهارات، انتقاداتی را در پی داشت». جالب است بدانید فردی که با فشار تندروها، جایگزین نبوی در ریاست جبه اصلاحات شد و از بازیچه های فتنه ۱۴۰۱ بود، دیروز توییت زده است: "رأی اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی دکتر پزشکیان می ‌تواند اولین گام برای حرکت در مسیر وفاق می باشد. هر چند تا رسیدن به معنای حقیقی این وفاق فاصله بسیار است."! کسانی که همین چند ماه قبل، طرفداران شرکت در انتخابات در جبهه اصلاحات را هو کردند و با انواع توهین ها نواختند، ناگهان یادشان افتاده که وفاق، چیز خوبی است! حکایت شتر خاک و خُل گرفته ای که ادعا می کرد دارد از حمام می آید! ۸) اگر شباهت مواضع سیاسی با مقاصد و مطامع دشمنان ملت ایران، یک بار و دوبار باشد، می توان حمل بر بی خبری و غفلت و خطا یا تصادف کرد. اما اگر همیشه به آن طرف غش کردند، ماجرا فرق می کند. در همین ۵-۶ سال گذشته، از عهدشکنی مطلق غرب در برجام و پایمال شدن حقوق ایران گرفته، تا ترور شهیدان سلیمانی و فخری زاده و سپس حمله به بخش کنسولی ایران در دمشق و همچنین ترور شهید هنیه در تهران، هر گاه پای اقدام متقابل برای احیای بازدارندگی به میان آمده، همان متهمان همیشگی، آرزوی آمریکا و انگلیس و اسرائیل را تکرار کرده و به بهانه این که نباید وارد تله تنش و تله جنگ شد، عینا مثل آمریکا و اروپا گفته اند که ایران نه اجرای تعهدات یکطرفه برجامی را متوقف کند و نه اسرائیل یا آمریکا را گوشمالی دهد! آنهایی که ادبیات شان با ادبیات دشمنان مو نمی زند، چگونه می توانند دلسوز ملت ایران و مدعی وفاق باشند؟ برخی اعضای شورا و نشریات و رسانه های آنها، در ماجرای جنایت اخیر رژیم صهیونیستی نیز همان گفتند و نوشتند که آمریکا و انگلیس گفتند و مطلوب اسرائیل بود. برخی از آنان، همان هایی هستند که میدان (شهید سلیمانی) را در مقابل دیپلماسی نشان دادند و در حالی که نان اقتدار میدان را می خوردند، مدعی هزینه تراشی میدان برای دیپلماسی شدند. همچنین، دیدیم که سر بزنگاه ها، چگونه با ادعای استعفا و دادن شوک رسانه ای، به مقاصد و مطامع غرب و غربگرایان کمک می رسانند. ۹) سیاست بازان، وفاق را به رای دربستی به همه وزرای پیشنهادی و عدم بررسی صلاحیت یکایک آنها تفسیر می کنند! در این نگرش، وفاق ملی یعنی سوال نکردن از صلاحیت سیاسی و فنی شورای راهبری و دستپخت آنها در قالب اثرگذاری بر ۷۰ درصد ترکیب نهایی کابینه پیشنهادی. این تقدس جعلی از کجا می آید؟! این در حالی است که مجلس طبق قانون مسئولیت دارد صلاحیت های سیاسی و تخصصی هر یک از وزیران را احراز کند و رهبر انقلاب نیز در دیدار اخیر با نمایندگان مجلس بر ضرورت این کار تاکید فرموده اند. اگر افرادی در میان گزینه های پیشنهادی، صلاحیت فنی یا سیاسی وزارت را نداشته باشند، طبعا اهلیت تصدی وزارت را ندارند. بحث روشن حقوقی و قانونی را نباید به بیغوله‌های سیاسی کشاند. اگر بنا باشد هر امر حقوقی تبدیل به بحث های سیاسی با تشخیص‌های من درآوردی شود، سنگ روی سنگ بند نمی ‌شود. 💢یادداشت روز کیهان ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @mahale114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯