دو ضرب در دو می شود؛ چهار! هشت ضرب در هفت مساوی است با پنجاه و شش! پنج ضرب در هشت؛ می‌شود چهل! در نظام آموزش و پرورش، هر دانش آموزی که پای خود را به مدرسه می‌گشاید و پشت نیمکت مدرسه می‌نشیند و دوازده سال از صبح تا شب، مدرسه و مشق و کلاس و درس را تمرین می کند و می آموزد؛ از ریاضی، فارسی، علوم، مطالعات، قرآن، همان جدول ضرب است که معلم با هزار فن و فوت، در مخچه فرزند من و شما فرو می‌کند و تا پایان در ذهن او حکاکی می‌شود. در ادبیات؛ همان یک بیت شعر(میازار موری که دانه کش است، توانا بود هرکه دانا بود) در حافظه پدربزرگ، پدر و فرزند بطور مساوی باقی می‌ماند! واعجبا! مهارت حل مسئله کجاست؟! مهارت زندگی مسالمت آمیز کدام بخش از کتاب است؟! شکست و پیروزی در هیچ دفتری سرمشق گرفته نمی‌شود؟! ساختن و رنج کشیدن برای رسیدن در کلاسی آیا هست؟! اشک ریختن نمره ای دارد؟! دورهمی، کارگروهی و تیمی در انباری ها خاک می خورد! دوازده سال آموختن چند کلمه و چند بیت شعر و چند عدد ریاضی و چند خط و نیم خط دانستن، و سیاه مشق کردن دفتر؛ در کدامین انسان زندگی آورده است!؟ معلم عزیز، بعد از سی سال خدمت؛ چند شاگرد، یاد او می کنند و در سبد تربیت او باقی می ماند؟! شاگرد پروری راه تربیت و معلمی است. شاگرد وقتی وارد سبد معلمی شد، تا آخر زندگی؛ دست در دست معلم به قله باید برسد و همراه باشد. والسلام https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad