#نویسندگی
#قدم_سوم در سادهنوشتن
✅معنا
از دو قدم اول در سادهنویسی، حرف زدم:
صداقت در نوشتار و قصهگویی.
اما اینها کافی نیست. نوشتهای که بیمغز باشد، زود فراموش میشود. فقط و فقط جنبهٔ سرگرمی پیدا میکند و یکبارمصرف است. برای متعالیکردن نوشتارمان به چیز بیشتری احتیاج داریم، چیزی که عمیقتر است، اتفاقی که خواننده را درگیر کند یا باعث شود سؤالی در ذهنش ایجاد شود. این همان چیزی است که باعث ماندگاری نوشته میشود.
هر نویسندهای، خودش را مینویسد، همان چیزی را که درک و دریافت میکند. نوشتههایش حاصل نگاهی است که به زندگی دارد.
پس اگر میخواهید نوشتهٔ عمیقتری داشته باشید، باید عمیقتر ببینید و این چیزی است که یکشبه به نوشتههاتان راه پیدا نمیکند.
دانستن دغدغههای دنیا و مردمانش، چیزی است که میتواند به نگاه هر نویسندهای عمق و عمر ببخشد.
راهش برای بعضیها سفرکردن است. برای بعضیها با آدمها دمخورشدن و برای بعضی دیگر، دقت در رفتارهای شخصی و فردی خودشان.
واقعیت این است که از همان سر صبح که در یخچال را باز میکنیم تا شب که خوابآلود، دندانهایمان را جلوی آینه مسواک میزنیم، هر اتفاق پیشِ پاافتادهای را میتوانیم کمی عمیقتر ببینیم.
اما چطور میتوانیم معنا را به نوشتهمان تزریق کنیم🤔
بهتر است معنایی که در ذهن داریم، در نوشتهمان مستتر بماند. در لایهٔ زیرین متن پنهان شود و حتی گاهی بهعمد، باعث شویم خوانندههای مختلف از نوشتهمان، برداشتهای متفاوت بکنند. شاید یکی از راهها تشبیه و تمثیل باشد، شبیهکردن چیزها به هم.
📚منبع نوشتار (با کمی تصرف)
#قدمهایبعدی_در_ادامه
ــــــــــــــــــــ
کانال پژوهشیار؛
@Pajouheshyar
با
#نشروتبلیغ کانال،در ثواب فعالیتهای آن
#سهیم باشید.