ا🔲🔳🔲🔳 ا🔳🔲 ا🔲 ا🔳 ▪️لهذا این حکم فقهی ذیل مبحث صلاة الجماعة مطرح است که به شک مأموم باوجود امام اعتنا نمی شود؛ چه این شک در واجبات باشد و چه در مستحبات. بنابراین از روایت مذکور این حقیقت استنباط می شود که بطلان اوهام ملازمه عقلی به اقتدا و اتصال بامام دارد؛ یعنی مادامیکه مکلف اقتدا و اتصالش به امام است، وهم از او زایل و باطل می شود. ⏪ پس وهم مغایر حقیقت است و مصیب واقع نمی باشد. زیرا وهم، لاشیء است و لاشیء کسراب بقیعة. کسی که سراب را پذیرفته، مولای او "لا" یا معدوم است. و چنین کسی أعمالش چون سراب می ماند که تشنه آنرا آب تصور و توهم نموده است. حال آنکه اگر معرفت مقرِّب که همان معرفة الامام است برای مکلف حاصل شود، طریق او به اقتدای امامش، همان مصیب الی الواقع و موجب تقرُّب خواهد بود. و این اقتدا و اتصال مکلف به امامش ملازمه دارد با زوال و بطلان وهمیات. 🔳 🔲 🔳🔲 🔲🔳🔲🔳