🍐مدیریت حافظه بخش دوم : . . . مثلًا کتابی را مطالعه می‌کند؛ یک بار می‌خواند. [ انسان کتاب را بار اول به قصد لذّت می‌خواند. در این صورت نمی‌تواند در مورد مطالب کتاب، حساب و قضاوت کند👌] دور دوم می‌خواند ؛ [✅حتّی قوی‏ترین حافظه ‏ها نیازمند است که یک کتاب مفید را لااقل دو بار پشت سر هم بخواند] پس از آن، مطالب را تجزیه و تحلیل و دسته‏ بندی می‌کند و هرمطلبی را با توجّه به اینکه از چه دسته مطالب است به حافظه می‏سپارد. بعد کوشش میکند که کتاب دیگری را در دستور مطالعه قرار دهد که در موضوع کتاب پیشین است، وحتّی الامکان تا ازموضوعی فارغ نشده است و درحافظه به صورت روشن و منظّم نسپرده است وارد موضوع دیگر نشود. اشتباه است اگر انسان یک کتاب را مانند یک سرگرمی مطالعه کند و قبل از آنکه مطالب کتاب درست جذب ذهن شده باشد و ذهن فرصت تجزیه و تحلیل پیدا کرده باشد به کتاب دیگر وموضوع دیگر بپردازد امروز کتب تاریخی فردا روانشناسی و پس فردا مثلًا کتب مذهبی مطالعه کند، همه مخلوط می‌شوند و حکم انباری بی ‏نظم را پیدا می‌کند. انسان رشید کتاب‌ها و مطالبی را که برای خود لازم می‌داند، جمع می‌کند، آنها را مکرّراً مطالعه و دسته بندی وسپس خلاصه می‌کند. خلاصه را یادداشت و به حافظه خود می‏سپارد؛ بعد به موضوع دیگر می‏پردازد. چنین فردی اگر حافظه‏ اش ضعیف هم باشد از آن حدّاکثر استفاده را می‌کند و مثل کسی می‌شود که کتابخانه منظّمی با قفسه‏ های مرتب دارد، کتابخانه‌ای که هر قفسه ‏اش به کتاب‌های معینی در رشته خاص مربوط می‌شود به طوری که هر کتابی را که بخواهد فوراً دست می‌گذارد روی آن و آن را می‌یابد؛ امّا اگر غیر از این باشد همانند آدمی است که کتابخانه‌ای با هزارها کتاب داشته باشد امّا کتاب‌ها را روی یکدیگر ریخته است؛ هر وقت کتابی را بخواهد دو ساعت باید دنبالش بگردد تا پیدا کند. (پایان) مطهر @maharatha313