خیالی راحت از دردم ، که درمان را نمی خواهم که حتی بی حسین بن علی جان را نمی خواهم شبیه موی درهم ، دلپریشِ زلف جانانم که تا محشر وَلو یک لحظه سامان را نمیخواهم چنان رونق گرفته جان من با اشکِ در روضه که بر آبادی این ملک ، باران را نمیخواهم منم آنکس که خدمت می کند در روضه های تو که با جاروی فرشت ، ملکِ کیهان را نمی خواهم به یُمن شور عشقت زندگی صد شکر شیرین ست که تا بر لب تو را دارم نمکدان را نمی خواهم مرا در روضه هایت بیشتر آتش بزن آقا که در این سوختن ، یکدم گلستان را نمی خواهم برای آن لباس پاره ات ، جان پاره باید کرد به وقت ذکر این ماتم ، گریبان را نمی خواهم شوق‌رویش🌱 @maharatha313