(تلاش نافرجام) 💠 از ابتداى دوره ى نقل حديث، گروه جعل ( مخالفین مکتب اهل بیت) نیز فعال شد؛ این گروه با انگیزه های متفاوت می کوشید تا احادیثی دروغین را از زبان پیامبر خدا ص و امامان معصوم در جامعه رواج دهد؛ ولی از يك سو به دلیل آن که مسأله، مسأله ى دين بود و از ديگر سو به دلیل "تلاش مضاعف" خود ائمه ی طاهرین و اصحابشان، گروه جعل در این تلاش ناکام ماند؛ 🔴 مهم ↩️ با وجود چشمان تیز بین ناقلان حدیث و نیز اهتمام امامان، "دروغ زنان" در کم ترین فرصت ممکن شناسائی می شدند و از آنان "نقلی نمی شد" و یا کتبشان پالایش می گشت؛ و این از اختصاصیات مذهب شیعه است؛ 🔻شیخ مفید (ره) لعن امام صادق ع بر مغیرة بن سعيد به دليل دروغ بستن بر امامان را گزارش کرده است.(اختصاص ص ۲۰۴). 🔻زید نِرسی گزارش می کند: "وقتی ابو الخطاب ادعاهای غلو آمیزی در مورد امام صادق ع نمود و خبر به حضرتش رسید، دیدم اشک از دیدگان حضرت جاری گشت و فرمود: ♦️بارخدایا، من از آن چه او به من نسبت داده بری هستم، همه ی وجودم در مقابل تو خاشع است، بنده ی تو ام و پسر بنده ی تو ام و در مقابلت ذلیلم". (اصل زید نرسی). [ به امام صفت خدایی داده بود تا در بین شیعه مرسوم شود اهل بیت خدا هستند .] 🔻محمد بن علی شلمغانی از پیشگامان اصحاب بود، اما بعدا حسد بر حسین بن روح نائب سوم سوم امام زمان او را به وادی انحراف کشاند؛ شیخ طوسی(ره)گزارش می کند: "آن گاه که شلمغانی منحرف شد از سوی امام عج توسط حسین بن روح توقیعی( نامه ای) مبنی بر لعن وی رسید.(الغیبة: ۴۰۹). لعن یعنی مرزبندی با مخالفین تا جلوی نفوذ فرهنگ بیگانه گرفته شود. ↩️ جالب آن که پس از آن تمام "کتاب التکلیف" شلمغانی به دقت توسط اصحاب بررسی و دو یا سه حدیث دروغینش استخراج شد.(همان ص ۴۰۹) 🔻آن گاه که برای حفظ جان یونس بن عبد الرحمن احادیثی در طعن وی صادر شدند امام جواد ع خود مانع از میان رفتن اعتبار احادیث وی شدند.( گروهی بودن که به اصحاب خاص اهل بیت اتهام میزدند تا در بین جامعه آنها را بدنام کنند) در این زمینه گزارش احمد ابی خلف خواندنی است: "در ایام بیماریم امام جواد ع به دیدنم آمدند؛ کتاب (یوم و لیله) ی یونس بن عبد الرحمن بر بالینم بود؛ حضرتش از ابتدا تا انتهای کتاب را ورق به ورق خواندند و آن گاه دو مرتبه فرمودند: خدای، یونس را رحمت کند، خدای، یونس را رحمت کند". (رجال کشی ج۲ /۷۸۰). ⭕️نگارنده صدها مورد از این دست را در پیش رو دارد. به نظر بنده ادعای بنا نهاده شدن فتاوی بر روایات جعلی ناشی از تنها یک نیم نگاه بر بخش کوچکی از تاریخ حدیث است.