سه مقدمه و یک نتیجه گیری: مقدمه ی اول : ✍من خیلی اهل اصرار کردن به کسی نیستم. خیلی هم اعتقاد ندارم کسی را با داغ کردن و جو دادن به کاری دعوت کنم. مخصوصا اگر کار کار عمیقی باشد که نیاز به شناخت و آگاهی و دلدادگی داشته باشد.کار عمیق و بنیادی را که نمی‌شود با جو دادن جلو برد. هر کاری آدمِ خودش را می خواهد و کار عمیق هم مستثا از این نیست.این کار آدمی می‌خواهد که بلند همت باشد و همراه خود دغدغه،فهم و نیاز را همراه کرده باشد. این مقدمه تمام. مقدمه ی دوم : چند وقت پیش یکی از دانشجویان عزیز که چندین کتاب بینش مطهر را با هم خوانده بودیم تماس گرفت و گفت استاد واقعیت این است من با کتاب های صدرا بیشتر ارتباط گرفته ام و بیشتر میتوانم استفاده کنم الان نمی دانم چه کار کنم ، نظر شما چیست ؟ نظرم را در حد یکی دو دقیقه به ایشان گفتم و رد شدم و انتخاب را به خودشان واگذاشتم چرا که من فقط مامور به تبیینَ م نه تصمیم گیری برای دیگران. مقدمه سوم : برای مطالعه آثار شهید مطهری سیرهای مختلفی در سراسر کشور وجود دارد که هر کدام هم مزایای خودش را دارد . بنده هم به عنوان یکی از علاقه مندان آثار شهید مطهری حق انتخابی دارم که سیر بینش مطهر را بر سایر سیرها ترجیح می دهم . دلیلش بماند برای بعد. و این به معنای این نیست که سایر سیرها بی فایده یا کم فایده است. نتیجه : بعضی دائم الوسواس اند به گونه ای که همش از این سیر به سیر دیگر می پرند. این کار را نکنید . و سعی کنید کمال گرایی مانع به کمال رسیدن شما نشود . شهید مطهری مطالعه کنید با هر سیری که دوست دارید منتها سیری که در شما رشد بیشتر ایجاد میکند. ملاک رشد است.