🏴
بماند به تاریخ شبِ تاسوعا به وقتِ کربلا(شبِ عاشورا به وقتِ تهران) ١۴۴۶ ق.
آقای کرمیار تو کتاب نامیرا میگه؛ عبدلله بن عمير از قبیلهی بني کلب، تو کل داستان دودل بود و مخالف نوشتن نامه برای امام. در مقابل عمروبن حجاج از مشتاقان و نویسندگان نامه. در نهایت عبدلله شهید کربلا شد اما عمرو اولین کسی که آب رو بر حسینع بست...
تاریخ میگه؛ احتمالا بشه تو قلب منهتن زندگی کنی، اما دلت با فلسطین باشه، میشه شل حجاب باشی اما استکبارستیز بود، میشه یهودی باشی اما دنبال اسلام بود، میشه بین اهل سنت باشی اما باور داشته باشی حق با علیـه، میتونی شک کنی اما به یقین برسی، میتونی خوارج، عثمانی یا نصرانی باشی اما شهید کربلا بشی..
تاریخ میگه: حتی میشه هیئتی و سخنران و مداح باشی، ریش و چادر داشته باشی، دم از عدالتخواهی بزنی، کتاب بنویسی، و از عدالت علیع بگی، از ظلمی که بهش شد فریاد بزنی، حرّاف نشستهای تشکلها باشی، اما در زمانی که باید برای حق فریاد بزنی سکوت کنی یا دو پهلو حرف بزنی، تا همه رو از خودت راضی نگه داری.
میشه یه تابلوی مذهبی به خودت و خانوادت بزنی، برای عاشورا به سر و صورت بزنی، اما یکی به نعل بزنی یکی به میخ. و زمانی که باید از آبروت بذاری برای انقلاب، سکوت کنی. حتی میشه زعیم شیعه باشی اما بین حق و باطل راه بری و برای کمک کردن به پسر فاطمهس استخاره کنی...
خدایا من نمیدونم تهش عاقبتم به خیره یا نه، فقط فهمیدم غربالگریت در آنچهست که ادعاشو داریم.
خدایا مسیر زندگی و آیندهمونو طوری قرار نده که اون دنیا شرمندهی حسینع و خانوادهش باشیم. :')
🏴