🔴 اصلی ترین غربت امیرالمؤمنین چه بود⁉️ 📌 ( قسمت هفتم) 💠 اما احتمال چهارم در ریشه غمهای علی علیه السلام و ریشه مظلومیتش چیست؟! 💠 احتمالا بعضی ها به این برسند که یاران و دوستان صمیمی امیرالمؤمنین علیه السلام که اکثر فضائل امیرالمؤمنین به صورت روشن و زنده شاهدش بودند آیه نازل می شد پیامبر شأن نزولش را جلوی چشم اینها می فرمودند به امیرالمؤمنین؛ حالا به خاطر دنیا طلبی خودشان را به فراموشی میزنند! 💠 یک وقت امیرالمؤمنین و چند نفر از همین ها در مسجد نشسته بودند؛ از خاطرات دوران پیامبرشان گفتگو کردند امیرالمؤمنین هم آمد بیگناه، یک خاطره را می گوید، فرمود: فلانی، انس بن مالک، فلانی، فلانی... یادتان هست پیغمبر در آخرین حج که برمیگشت، در فلان سرزمین، دست مرا گرفت برد بالا بعد فرمود: « من کنت مولا فهذا علی مولا ؟» نانجیب ها همه گفتند: نه! ما یادمان نمی آید! کی بود؟! 💠 دوستان خاص علی که باید در دوران غربتش می رفتند حافظه تاریخی مردم را بیدار میکردند که بابا ما ‌شاهد بودیم؛به خاطر جیفه ی دنیای یا ترس از حکومتها، فضیلت های آشکار علی را انکار می کردند!. این هم خیلی غصه بود برای امیرالمؤمنین، یک مورد آن در (حکمت ۳۱۱ ) است. حضرت ناگزیر شد علی رغم میلش با طلحه و زبیر که رفقای دوران صدر اسلامش بودند، بجنگد! چون فتنه خیابانی کردند، همسر پیامبر را فریب دادند و می خواستند در صفوف دشمن مثل؛ «فتنه ۸۸ » رخنه کنند! خیلی تلاش کردند مولا علی علیه السلام که کار به جنگ نکشد! نه از ترس جنگ، به خاطر اینکه حضرت علی دوست نداشت دستش به خون یاران قدیم پیامبر آغشته بشود، ولو اینکه اینها دیگر انقلابی نبودند! 💠 لذا قبل از اینکه بروند و به آن سرزمین برسند به انس بن مالک ملعون که با علی علیه السلام آمده به سمت بصره برای جنگ جمل، فرمود: انس تو جلوتر برو به طلحه و زیبر آن واقعه ای که پیامبر آن روز به همه ی ما گفت به آنها بگو! کدام واقعه؟! بعد از یک جنگی که همه امیرالمؤمنین و زبیر خیلی رشادت در آن جنگ نشان دادند، بعد از پیروزی دور پیامبر جمع شده بودند؛ پیامبر خیلی خوشحال تشکر از یارانش کرد، بعد فرمود: طلحه، زبیر، نبینم روزی بیاید که در فلان سرزمین در اطراف بصره برای علی لشگر بکشید! گفتند: نه! ما فدای علی می شویم! فرمود: خلاصه حواستان باشد، یک روزی نیایید در فلان سرزمین جلوی علی شمشیر به دست بگیرید!... ↩️ ادامه دارد... 👤حجت الاسلام 🆔 @mahdavi_arfae