همراه یکی از دوستانش با خدا قرار گذاشته بودند که درس بخوانند خدا هم برکت درس‌شان را بدهد. چون این قرار را کنار یک خانه‌ی قدیمی خالی گذاشته بودند ، هرشب که از پارک یا کتابخانه برمی‌گشتند ، می‌زدند به دیوار آن خانه و می‌گفتند : یا کریم! الوعده وفا ما درس رو خوندیم ، برکتش یادت نره.. این برای دورانــی بود که برای کنکور می‌خواند. [ازکتاب‌:من‌مادر‌مصطفی] 🕊