جوانی مادرش را پیش دندانپزشک برد
دندانپزشک از او خواست تا رنگ مناسب
دندان انتخاب کند
پسر گفت: هر رنگی میخواهی بگذار
چون این پیرزن است و به زودی میمیرد
بعد از یک هفته جوان مرد
《سُبحانَکَ رَبّی ما اَعظمک》
ابراهیم تنها پسرش را برای قربانی
آماده میکرد چاقویش را تیز کرد
و آماده قربانی شد و اسماعیل میگفت:
به آنچه فرمان داده شدی عمل کن
و هر دوی آنها نمیدانستند که قوچی
در بهشت پانصد سال قبل برای این لحظه
مهیا است پس به پروردگارت اعتماد کن👌
هنگامی که نوح دعا کرد:
《اِنّی مَغلوب فَانتَصر》
گمان نمیکرد الله متعال بشریت را
بخاطرش غرق کند و همه اهل زمین
غرق میشوند الّا او و کسانی که
همراهش در کشتی بودند
پس به پروردگارت اعتماد کن👌
موسی گرسنه شد و صدای فریادش
قصر را پر کرده بود و سینه هیچ زنی را
نمیگرفت همه این گریهها بخاطر زنی بود
که پشت رودخانه مشتاق دیدار پسرش بود
و لطف و رحمتی از رب العالمین به او
و پسرش، پس به پروردگارت اعتماد کن👌
ظلمت و تاریکی بر یونس چیره شد
وقتی عذر خواهی کرد و صدا زد:
《لا اِلهَ اِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ
اِنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ》
الله تعالی فرمود: او را استجابت کردیم
و از غم و اندوه نجاتش دادیم
پس به پروردگارت اعتماد کن👌
◽️زمانی که خداوند یوسف را از زندان
بیرون آورد صاعقه ای نفرستاد
تا دروازه زندان را از جا بکند
و به دیوار های زندان امر نفرمود
تا راه را بسوی یوسف باز کند
بلکه خوابی را در آرامش شب به ذهن
پادشاه خوابیده فرستاد
پس به پروردگارت اعتماد کن👌
↫◄ به پروردگارت اعتماد کن
و دستانت را عاجزانه بالا ببر
و بدان بالای هفت آسمان
پروردگار حکیم و کریم است
ما گروهی هستیم که اگر
دنیا برایمان سخت و تنگ شد
درهای آسمان برایمان گشوده میشود
پس چگونه ناامید میشویم؟
وقتی كه به پروردگارت اعتماد كردی
و با تمام اميد او را بر حق خود قرار دادی
هيچ ترس و هراس و نگرانی بر خود راه مده
كه او برترین و بهترين كارساز بندگانش هست👌
《حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ》