نمونه ای از امام زمان شناسان عصر خود
ام البنين،مادر حضرت عباس(ع) درهنگام واقعه كربلا در مدينه سكونت داشت و از چهار پسری كه در خانه علی(ع) پرورده بود، يكی از كربلا بازنگشت و همه آنها در پای سيدالشهداء فدا شدند. با اين حال اولين برخورد او با قاصدِ كاروان بازماندگان كربلا ديدنی است. وقتی ام البنين، بشير را میبيند، اولين پرسشش اينست: بشير! از حسين (ع) چه خبر؟
بشير میگويد:خدا به تو صبر دهد كه عباست به خون تپيد. اما پاسخ اين بانو همان جمله پيشين است: بشير! از حسین(ع) چه خبر؟
بشير يك به يك شهادت فرزندانش را به او خبر ميدهد، اما او با اين حال مرتب از مولايش خبر ميگيرد ومیفرمايد: فرزندان من و آنچه در سايه آسمان است فدای حسينم باد
تا اينجا ام البنين محكم و پايدار و ساكن مانده است اما وقتی بشير آن پرسش هميشگی اورا با خبر شهادت سيدالشهداء(ع) پاسخ ميدهد تازه ام البنين ناله و فرياد بلند ميكند و به شيون و زاری ميپردازد
ام البنين،چهار جگر گوشهاش را تقديم حسين (ع) نمود، اما خبر شهادت آن چهار شير دلاور را آنگونه تكان نمیدهد كه خبر شهادت امام حسین(ع)...[1]