ما از تشیع پیکر عزیزی برگشتیم. مسجد نبودیم، اصلا مسجدی در دنیا وجود ندارد که بتواند اینهمه داغدیده را در خود جا دهد؛ما در خیابان‌ها به سوگ نشسته بودیم، خیابان ها هم دیگر ظرفیت نداشت... ما عزیز از دست داده ها...💔 می‌ایستادیم و میگریستیم... وقتی گریه امان مان را می‌برید دوزانو می‌نشستیم و اشک میریختیم... دوباره یا علی(ع) میگفتیم و بلند می‌شدیم و دو دم میگرفتیم که: ای اهل حرم میر و علمدار نیامد... و باز شانه‌ی مردان مان از گریه می‌لرزید و زنان مان چادر بر سر می کشیدند و از عمق جان می‌گریستند .... راستش... مثل برادر مرده ها بهت زده ایم و هربار عکس شهدا را می‌بینیم جا میخوریم... ما هنوز باور نکردیم عمامه‌ی رویِ تابوت را... ما هنور باور نکردیم عکس های روی پارچه های سیاه را... ما انکار، غم وحسرت را باهم تجربه میکنیم و باز میگویم :خدایا! ای مهربان ترین مهربان ها... شکر بابت آنچه برای ما خواستی که قطعا بهترین است و طلب صبر میکنیم برای این داغ... خدایا... رهبر عزیزتر از جان مان را حفظ کن و فرج مولا و آقای مان را برسان... ┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┄ ╭━━━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━━━╮ ایتا | تلگرام | اینستاگرام ╰━━━━⊰❀🇵🇸❀⊱━━━━╯