#آرامش_همیشگی
وقتی مطمئن شدم که پشت در نیست درو آروم باز کردم و به بیرون نگاهی انداختم
داشتم از در خارج میشدم که صدایی از پشت سرم شنیدم
+رها...
بدون توجه به صدا راهمو ادامه دادم و رفتم سمت ماشین
صدای پاهاشو میشنیدم که همینطور نزدیکتر میشد
وقتی به ماشین رسیدم سویچمو برداشتم،درو باز کردم و سوار شدم
ماشینو روشن کردم و داشتم حرکت میکردم که پرید جلوی ماشین...
اگه رمان خونی و میخوای ادامشو بدونی بزن رو لینک زیر و عضو شو..☺️👇🏻
پشیمون نمیشی((:
https://eitaa.com/joinchat/387776678C2445b20d3dمنتظرتیم رفیق❤️😉#رمانیباطعمگاندو😋
#همراهبافعالیتهایجورواجور😃
#ورودآقایاناکیداًممنوع❌