#حکایت
رفت و برگشت شیش تا صلوات⁉️⁉️
✍امروز که میخواستم برم برای اقامه نماز ظهر و عصر یه مقداری دیر شده بود تو دلم گفتم خدایا امروز رو ردیف کن به موقع برسم از فردا قول میدم زودتر راه بیفتم😞😞
تو همین حالت توسل و چک وچونه زدن باخدا بودم یه
موتوری ترمز زد...
گفت حاج آقا برسونمتون⁉️⁉️
گفتم بله با کمال میل😄😄
رسیدیم مقصد هرکار کردم کرایه نگرفت و گفت فقط
یک صلوات ...
خلاصه رفتنی با موتور رفتم زودتر از اذان هم رسیدم.
برگشتنی هم یه گوشه ایستاده بودم منتظر مَرکب بودم یه ماشین ایستاد و سوار شدم.😌😌
رسیدم مقصد هرقدر اصرار کردم کرایه نگرفت
و گفت فقط
پنج تا صلوات...
منم به شوخی گفتم شما گرون حساب کردید.
رفتنی با یک صلوات اومده بودم
برگشتنی با پنج تا صلوات برگشتم
کلی خندیدیم😂😂😂😂
🆔
@mahdiakhundi