🔻درباره کاهش مشارکت مشارکت کاهش یافته است و این جای نگرانی دارد. اما این همه ماجرا چیست؟ چیستی این کاهش اهمیت بیشتری دارد. 🔸ابتدا اصل مساله را دقیق کنیم. این حرف که 60 درصد جامعه با صندوق قهر کردند حرف غلطی است. به چند دلیل: 🔻معیار مقایسه نرخ مشارکت با متوسط مشارکت است؛ نه عدد 100. متوسط نرخ مشارکت در ریاست جمهوری کمتر از 70 درصد است. تفاوت نرخ مشارکت در انتخابات ها نیز به شرایط سیاسی اجتماعی وقت مرتبط است و اساسا از عدم مشارکت هیچ وقت درصد مخالفان نظام در نمی آید. به عنوان نمونه نرخ مشارکت رفراندوم اول انقلاب 96 درصد بود. اما چند ماه بعد مشارکت در انتخابات مجلس به 52 درصد رسید. 🔸اما آیا هرکس رای نداد ضدنظام است؟ کسانی که رای نمی دهند چند دسته اند: 🔸بخشی به هر دلیل ناتوان از حضورند. 🔸بخشی آرای معترض امااصلاح گرند. آرائی که نظام را قبول دارند اما به خطا معتقدند قهر بیشتر از رای جواب می دهد. 🔸 دسته سوم آرای هیجانی اند. آرائی که سرشان به کار خودشان است و عمدتا در شرایط دوقطبی ترغیب به رای می شوند. 🔸دسته دیگر آرای مردد است که به هر دلیل به جمع بندی نمی رسد که در انتخابات شرکت کند. این آرا در انتخابات اخیر مطابق مجموعه نظرسنجی ها حدود 30 درصد است. آیا مردد یعنی ضدانقلاب؟ 🔻با این همه مشارکت کاهش یافته است. اما چرا؟ 🔸پاسخ و روایت غلط اینست که مردم بخاطر مشکلات اقتصادی با صندوق قهر کردند. این حرف حداقل بعد از روی کار آمدن این دولت نادرستی اش آشکار است. بالاخره این دولت در تمام شاخص ها از دولت قبل جلوتر است. پس چرا مشارکت کم شده است؟ از طرفی اتفاقا مشکلات خودش موتور محرکه برای مشارکت است. مردم رای می دهند که وضع موجود اصلاح شود. این دوره که از همه سلایق نیز حضور داشتند. از آرای سبز و بنفش تا حضور همه اصلاح طلبان و تحریمی های سابق. 🔻پس چرا عده ای نیامدند؟ 🔸دو دلیل جدی و متفاوت وجود دارد. 🔸دلیل اول: علت اول ناامیدی مردم از تغییر است. چرا ناامیدند؟ سبک فعالیت های رسانه ای ضدانقلاب در کنار جماعتی که از سر غرض ورزی و یا جهل در فضای مجازی همه مسئولین را متهم به فساد می کنند این تلقی را ایجاد می کند که مسوولین قابل اعتماد نیستند. احساس فساد سیستمی را کسانی ایجاد کردند که چه در تبلیغات انتخاباتی و یا به بهانه های مختلف با بی اخلاقی تهمت و افترا به مسوولین و دروغ را در فضای مجازی رواج دادند و امروز ثمره اش می شود بی اعتمادی به همه مسئولین در همه جناح ها. 🔸و اما دلیل دوم. سال گذشته یک نظرسنجی معتبر در تیر ماه و بعد هم بهمن ماه نشان داد حدود نیمی از جامعه از انتخابات مجلس بی خبرند. از سوئی یک نظرسنجی دیگر در انتخابات هفته گذشته نشان می داد که تنها 30 درصد مردم مناظره های تلویزیونی را دیده اند. این آمار یعنی چی؟ این امار یک نشانه است برای یک پدیده نوظهور در دنیا و البته جامعه ما که کمتر بدان توجه می کنیم. ما چند سالی است که با گونه جدید و غریبی از عدم مشارکت مواجهیم. با جامعه ای مواجهیم که نفیا و اثباتا به مشارکت فکر نمی کنند. گوئی انتخابات و صندوق رای را نمی بینند. اینها چه ویژگی دارند؟ مهمترین ویژگی شان اینست که در دنیای متفاوتی زندگی می کنند. دنیایی بدور از رسانه های مرجع و آمار رسمی و واقعیت های جامعه. دنیایی که عمدتا حول سرگرمی و تفنن شکل می گیرد. دنیایی خیالی که پایداری مختصات آن پای در واقعیت های پیرامونی ما ندارد. انتخابات را می بیند اما نقش آنرا در سرنوشت خود نمی بیند یا انقدر نمی بیند که بخواهند برایش هزینه دهد و تا مسجد و مدرسه محل رود. سستی و تنبلی ناشی از سایبری زدگی که ویژگی زیست در شبکه های اجتماعیست. این جامعه خود را به شکل های مختلف نشان می دهد و یک مدل آن انتخابات است. در این باره باید بیشتر نوشت. 🔻خلاصه اگر درست ببینیم اینها که آمدند مجاهدت کردند و البته برای آنها که نیامدند باید تدبیر جدی کرد. اما نه از جنس روایت های منفعلانه و عاریتی از رسانه های ضدانقلاب. همشهری @mahdian_mohsen