🌱وقتی آقا مهدی کتفشون مجروح شده بود، داشتیم برمیگشتیم سوریه که تو هواپیما نزدیک فرودگاه دمشق بودیم. 🚗دم دمای رسیدنمون بود که دیدم آقا مهدی داره باند دستشو باز میکنه بهشون گفتم داداش مهدی چیکار میکنی؟؟؟ بهم گفت داداشی اگه الان سید مسئولم منو اینجوری ببینه به من میگه برگرد٬ منم نمیخوام برگردم!!! 🔸باند و باز کرد بعد اینکه سید اومد و رفت دوباره براش بستم. یادش بخیر برای کارش از جونش مایه گذاشت مزدشم گرفت. | روایت همرزم شهید📝 🌷 @mahdihoseini_ir |