سعید شهادت را دوست داشت، عشقش به حرم حضرت زینب(س) زیاد بود، به کربلا که رفتم از من خواست در حرم های مطهر برایش دعا کنم تا شهادت نصیبش شود، می گفتم سعید جان این چه حرفیست؟! تو جوانی، می خواهم تو را داماد کنم چرا این حرف ها را می زنی، من دعا نکردم ولی سعید به آنچه دوست داشت رسید. | روایت مادر معزز شهید/نویدشاهد در کنار 🌱| @mahdihoseini_ir