من از پارسال به این محله اومدم و کم کم از ماه رمضان شب احیا شروع کردم مسجد بروم وبا اهالی محل و خانمهای مسجد آشنا بشوم
امسال انگار رزق من بود و از پیش برای من تعیین شده بود
بین خانمها صحبت اعتکاف بود در مسجد محل من به خانمها گفتم من خیلی دوستدارم معتکف بشم و چون مسجد نزدیک منزل هست میتونم بیام چون حس میکنم به بچه هام نزدیک هستم و بچه هام احساس تنهایی نمیکنند
اما باورم نمیشد که به عنوان خانم معتکف سر گروه بچه ها انتخاب بشم و خیلی خیلی خوشحال وکه خداوندواین لیاقت را به من داد که معتکف و سر گروه باشم برنامه های جالب و شادی داشتیم
بچه هااز سن ۹تا ۱۸سال داشتیم
شب دوم تو حیاط مسجد توپ بازی میکردن که با تو پ به لامپ حیاط زدید
مدیر خوبی داشتیم از هیچ چیز ایراد نمیگرفت و میگفت بچه هاباید شاد باشند تا بازم در سال های آینده از این مراسم استقبال کنند البته بعد از ظهرها هم سخنران داشتیم خلاصه که بعد اجتماعی اخلاقی معنوی و سر گرایش عالی بود
#اعتکاف
#خاطرات