"بحران مدیریت در ایران؛ گِره توسعه در دست تدبیر، نه تحریم!!"
جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته، با وجود فشارهای بیرونی و تحریمهای گسترده، توانسته در برخی حوزههای کلیدی چون فناوری دفاعی، پزشکی و نانو پیشرفتهایی چشمگیر داشته باشد. با این حال، شکاف بزرگی میان ظرفیتهای بالقوه کشور و وضعیت فعلی در حوزههایی مانند اقتصاد، اشتغال، آموزش و بهرهوری منابع وجود دارد. این شکاف عمدتاً نه به دلیل کمبود منابع یا فشار دشمن، بلکه ناشی از بحران مدیریت در سطوح مختلف نظام اجرایی کشور است.
در کشوری که از منابع طبیعی غنی، نیروی انسانی جوان و موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز برخوردار است، بحران نه در کمبود منابع بلکه در مدیریت ناکارآمد آنهاست. ایران سالهاست گرفتار نوعی بینظمی ساختاری در مدیریت است که نهتنها مانع پیشرفت میشود، بلکه دستاوردهای پیشین را هم به تحلیل میبرد.
مدیریت سنتی، تصمیمگیریهای مقطعی، نبود شایستهسالاری، و نگاه سیاسی به مسائل فنی، همگی بخشی از زنجیرهای هستند که خروجی آن عقبماندگی و نارضایتی عمومی است. وقتی مدیران بیشتر از اینکه دغدغه تخصص و حل مسئله داشته باشند، نگران رضایت حلقههای سیاسی بالادست باشند، نتیجهاش بنبست در برنامهریزی، فساد در اجرا و بیاعتمادی در افکار عمومی خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالهای اخیر بارها بر مسئله مدیریت و شایستهسالاری تأکید کردهاند. ایشان در دیدار با مسئولان نظام (فروردین 1398) فرمودند:
«ما اگر درست مدیریت کنیم، کشور ظرفیتهای فراوانی دارد که میتواند تحریم را هم بیاثر کند؛ مشکل عمده ما ضعف مدیریت است، نه کمبود منابع.»
در سخنرانی نوروزی سال 1400 نیز تأکید کردند:
«بنده بارها عرض کردهام، حتی اگر تحریمها برداشته شود، اگر سوء مدیریت باشد، باز هم مشکلات اقتصادی باقی میماند.»
این بیانات حاکی از آن است که حتی در نگاه راهبردی رهبری نیز، نقش "تحریم" در مقایسه با "مدیریت" ثانوی است.
ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند تحولی جدی در نگاه مدیریتی است؛ تحولی که از بازگشت به عقلانیت، شفافیت و پاسخگویی آغاز میشود.
✍ مهدی رضاوش
https://rubika.ir/mahdirezavash
https://eitaa.com/mahdirezavash
https://t.me/mahdirezavash313