زیست جانوری اسلامی
تئوری مسوخ
سوالی مطرح میشود که آیا انسان حیوان بوده است?
تئوری داروین میگوید انسان حیوان بوده یا به اصطلاح میمون بوده است.
میگویند در اساس موجود تک سلولی خلق شده و به مرور زمان تکامل یافته زیرا همه چیز در حال تکامل و کامل شدن است و موجودات زنده بر اساس تکامل از آب به سمت خشکی انتقال یافته و روز به روز کاملتر شده و به حسب نیاز پا در آورده و مغزش تکامل یافته تا اینکه میمون شده و بعد به انسان مبدل شده است.
ولی تئوری اسلامی تماما بر عکس است و معتقد است حیوان انسان بوده است.
این مقدار که بعضی حیوانها در برهه از تاریخ انسان بودند و حیوان شدند مسلم است و هیچ شک و شبهه درش نیست.
شکی نیست انسان روزی تبدیل به میمون شده یا تبدیل به خوک شده است.
خدا میفرماید
( ولقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قرده خاسئین)
(وجعل منهم القرده والخنازیر)
دانستید اینهائی که در روز شنبه تجاوز کردند به انها گفتیم میمون باشید.
آیه دیگر میفرماید و از میان آنها میمون و خوک قرار دادیم.
با توجه به تئوری تناقص و عقب رفتگی;
از زمانی که انسان پا روی زمین نهاده و به خاطر کارهای ننگش همه چیز پس رفتگی پیدا کرده اعم از الودگی هوا, آبها, سوراخ شدن لایه اوزون, اشعه مخرب ما ورای بنفش, تراریخته, تخریب ژنتیکی, سمی شدن میوه ها و محاصیل زراعی تا جائیکه چیزی سالم بر روی زمین نمانده خرابی جنگلها گرم شدن زمین, ذوب شدن یخهای قطبی, مقاوم شدن میکروب و ویروس, زیاد شدن انواع بیماری, شیوع بیماریهای خطرناک, ضعیف شدن انسان همه و همه دلیل بر تناقص و عقب رفتگی است نه تکامل.
از طرفی اخباری رسیده است که در مدت عمر بشر انسانهایی تبدیل به حیوان شدند ولی خبری مبنی بر تبدیل حتی یک حیوان به انسان نرسیده.
بنابراین کدام تکامل!
شاید احمقانه تر از تئوری تکامل وجود ندارد. هر حیوانی در بعضی صفات کاملتر است. چه بسا موجودی پا نداشته باشد ولی هوش داشته باشد.
دلیل دوم وجود شباهت و هوشمند بودن مسوخات مانند میمون, دلفین, فیل و مانند اینهاست.
جمع شدن این دو دلیل نتیجه به مسخ میدهد.
البته دلیل اصلی ما آیات قرآن و روایات فراوانی ست که به ترتیب عرض خواهیم کرد.
مردم شش قسمتند
زراره بن اوفی میگوید وارد بر امام سجاد, علی بن الحسین ع شدم ایشان فرمود ای زراره مردم در این روزها شش طبقه و شش قشر هستند:
شیر,گرگ, روباه, سگ, خوک و گوسفند
اما شیرها پادشاهان اند که هر کدام دوست دارد بر دیگری غلبه کند و مغلوب واقع نشود.
واما گرگها تاجرهای شمایند.
موقع خرید عیب جوئی میکنند و توی سر اجناس میزنند و موقع فروش تعریف و تمجید میکنند.
واما روباه آنانی ند که با دین تجارت میکنند. قلبهاشان مانند چیزی که تعریف میکنند و بر زبان جاری میکنند نیست.
واما سگ کسی است که همچون سگ پارس میکند و با زبان غرش میکند و مردم برای اینکه دهانش را ببندند چیزی به او میدهند.
اما خوک آنهایی که جنس سوم هستند و مانند آنها که به هر نوع فحشا جواب مثبت میدهند .
و اما گوسفند مومنانی هستند که پشمشان را میچینند و گوشتشان را می خورند و استخوانهاشان را خورد میکنند.
گوسفند میان این همه شیر و گرگ و روباه و سگ و خوک میخواهد چه کار کند!
این در زمان امام سجاد ع بوده ولی در زمان ما همه انواع درنده ها و چرنده ها و لاشخورها وجود دارند باید مواظب بود!